۱۳۹۴-۱۲-۰۳

نقش دولت در آموزش و پرورش


جای بحث ندارد که این امر مهم توسط دولت باید انجام شود ، اما درگیر شدن در حجم بزرگ کارمندان و دقدقه های روزمره آموزشی ( از هزینه گاز فلان مدرسه ) تا عیدی مجموعه معلمان کشور به قدری بزرگ میشود که " بی سوادی " گروهی از جمعیت در یک گوشه مملکت و یا " رفتار نامناسب " کارکنان مدارس در جائی و موارد بسیار مهم دیگر  از چشم دور مانده یا در سنگینی طلب کاران – جا میمانند .
لازم است که اجرای " آموزش و پرورش" کل کشور به دولتهای محلی ( شهرداریها – ده داریها و غیره ) واگذار شود و برای آن دسته از مدارس که امکان واگذاری به دولتهای محلی نیست ( مثل مدارس ایلات و عشایر و غیره ) این بخشها توسط دولت مرکزی اداره و اجرا گردد .
وظیفه اصلی وزارت مطبوعه این خواهد بود که دستورالعمل ها را بررسی و تصویب و ابلاغ نماید و بر اجرای آن نظارت داشته باشد . این که معلمان چه توانمندیهائی باید داشته باشند و چه درس بدهند و چگونه ارزیابی کنند و استانداردهای آموزشی چیست و الی آخر.

در کنار این کارها بخش دولت مرکزی " آموزش و پرورش " میتواند مشاهده کند که چه بخشهائی از قلم افتاده اند ( بی سواد میمانند ) و چرا ؟ و راه کار مناسب برای حل معضلات آموزشی را ارائه خواهد نمود . وجود مستمر بی سوادان در کشوری که بارها بی سوادی را ریشه کن نموده ، نشان از مشکلات بزرگ " روشهای " اجرا دارد . زمانی باید این مشکلات حل گردد و این ممکن نیست مگر این که بار سنگین هزینه ها و مدیریت پرسنل آموزشی کشور را به متصدیان محلی واگذار نمود . آنها بهتر معلم نزدیک به مدرسه استخدام میکنند و معلمی که نزدیک مدرسه زندگی میکند ، با دانش آموزان محله آشنا است و آنها را میبیند و ارتباط بیرون مدرسه نیز با آنها دارد . در نتیجه با مشکلات بچه ها آشناتر است . و هزینه کمتری برای مدرسه میپردازد . این امر بر آلودگی شهرها تاثیر مثبت دارد و ...

هیچ نظری موجود نیست: