۱۳۹۴-۱۱-۲۰

اندر احوال بت پرستی


همگان قبول دارند که انسان چیزی فراتر از این گوشت و پوست است . گر چه دانشمندان در حال یافتن هرمونهای حسی میباشند که همه احساسات را به مواد شیمیائی مغز ارجاع دهند ، اما تجارب چندین هزار ساله بشر وجود نیروهای ماوراءالطبیعه راثابت نموده و در خصوص بررسی آن با لوازم مادی مشکل دارد .

زندگی انسانی نیز شامل هر دو بخش است . نه تنها نیازها و ارتباطات مادی بدن برای ما مهم است بلکه نیازهای غیر مادی و انسانی ما است که باعث رشد و اعتلای ما میگردد و طبیعی است که این بخش از وجود ما را نمیتوان باطل نمود ، چه وجهه انسانی است که معطل میماند یا از بین میرود و آنچه باقی میماند ، وجهه حیوانی است . ( با همه نیازهای خوب و بدش )

بت پرستان آن نیاز غیر مادی خود را به سمت نیاز مادی منحرف میکنند. آنها آن رشد و تعامل غیر مادی را با زنجیر به یک چیز مادی وصل میکنند و با تمرین سعی میکنند آن را به " این " چیز مادی عادت دهند . اگر عادت کند که وجهه انسانی و رشد و اعتلای خود را از بین برده است و اگر نه که بطور مرتب در حال ظعیف شدن میباشد . در واقع انسانیت وجودی است که دارد کوچک و ضعیف میشود .

آن پرنده که درقفس تن محبوس است و توان پرواز به همه عالم " مافوق " و " دون " را دارد را به سنگی و چوبی زنجیر میکنند و به جای رها کردن آن پرنده ، با عادت دادن به دیدن یک سو و یک چیز ، ماهیت پرندگی را از آن صلب میکنند .

اگر آن پرنده خود را بداند و بشناسد که از غم خواهد مرد . اگر به مرحله مرگ نرسیده باشد که آن پرنده بسیار افسرده و نحیف خواهد شد .

........

هیچ نظری موجود نیست: