۱۳۹۵-۱۲-۰۷

ساخت سد روی رودخانه‌هایی که تاثیر گسترده بر کشور مجاور دارند !


در بعضی از کشورها شاهد هستیم بر اساس مرز بندیهای جاری ، حوضه آبریز و مسیر رودخانه ها در کشورهای مختلف قرار میگیرد.
اصولا مدیریت یک حوضه آبریز امری است که در یک کشور ( با مدیریت یکپارچه ) نیز با مشکلات زیادی همراه بوده و عوامل زیست محیطی را کمتر در نظر میگیرند و معمولا نفع کوتاه مدت بخشی از مسیر رودخانه در اولویت قرار خواهد گرفت.
از دید کشوری که رودخانه از آنجا خارج میشود ، آب منبعی است که از دست میرود. اگر این منبع به دشمن ( بالقوه ) نرسد که بهتر است . اما اگر نفع جزیی نیز از آن بتوان استحصال نمود ، بسیار مطلوب است .
بنابراین منطقی است که کشورهای بالادستی در خصوص احداث سد روی این رودخانه ها اقدام نمایند. حداقل امتیاز ممکن این خواهد بود که با بستن دریچه ها در فصول کشاورزی ، آب قابل دسترس همسایگان را محدود کرده و از نظر اقتصادی و سیاسی بتوانند به کشور دیگر فشار آورده و امتیاز بگیرند.
اما از طرف دیگر ، کشوری که در فرو دست رود قرار دارد از این سناریو آگاه است . رفتار مطلوب چنین کشورهایی این خواهد بود که ر مجامع بین المللی شکایت برده و با دیپلماسی جلوی وقوع چنین اتفاقی را بگیرند.
اما اگر این روشها پاسخ نداد و کشور بالا دست ، سد خود را روی رودخانه احداث نمود ، چه باید کرد ؟
ادعای حق استفاده از تمام آبی که بر پهنه کشور میریزد برای کشورهایی که سرچشمه رودخانه ها هستند ، به معنای نابودی رودخانه ها و جمعیتهای اطراف آن خواهد بود. ( در واقع موجب تغییر اکوسیستم رودخانه میگردد)
طبیعی است که باید چنین سدی را نابود نمایند !
کشورهای بالا دست ممکن است خواهان سهم بیشتری از آب رودخانه باشند و این امر تنش ایجاد می نماید .، بخصوص که در چنین مواردی سهم طبیعت به فراموشی سپرده خواهد شد . چه باید کرد؟
روش درست برای مدیریت این موارد چیست ؟
واقعیت این است که هر میزان سهم آب برای هر طرف کم خواهد بود . با رشد جمعیت ، نیاز به آب در کشورهای همسایه زیاد خوادد شد و طبیعی است که در این گونه رودخانه ها چنین بحرانی بوجود بیاید .
باید در درجه اول سهم آب دو طرف از کل آب رودخانه محاسبه شود ( مثلا 20% کل آب موجود و 80% سهم طبیعت ) و در مرحله بعدی سهم هر طرف بر اساس میزان جمعیت و اقلیم گذشته کشورها محاسبه شود.
با افزایش جمعیت ، افزایش استفاده آب در بالا دست یا فرو دست باعث جابجایی جمعیتی کنار رودخانه خواهد شد .
یعنی اگر آب را در بالا بیشتر مصرف کنیم از جمعیت پائین دست باید کاسته شود و بر عکس . این امر در یک کشور قابل مدیریت است ، اما در دو کشور مشکلات خودی و ناخودی پیش خواهد آمد و امتیاز خودی بر دیگران باعث سوء مدیریت کل رودخانه و اکو سیستم آن خواهد شد . ( جمعیت انسانی بخشی از اکو سیستم رودخانه خواهد بود )
مدیریت یکپارچه اکو سیستم نیز توسط سهم هر کشور میتواند مطرح گردد. در واقع مدیریت و استفاده از آب بر اساس سهم هر کشور قابل مدیریت کردن جمعی است . این کار مانند یک شرکت و داشتن سهام متفاوت از آن برای سایر کشورها میتواند مطرح گردد.

هیچ نظری موجود نیست: