۱۳۹۸-۰۱-۲۰

داستان کوتاه آموزش پرواز

باورتان میشود که انسان نیز میتواند پرواز کند ؟ 
در خواب دیده بودم که گاهی از روی دشت ها پرواز میکردم . اما چندی پیش شخصی را دیدم که در یک کوچه پرواز میکرد!
از دور دنبالش کردم و منزلش را یاد گرفتم ، روزی در کوچه خلوتی از او خواستم که بگوید چگونه میتوان پرواز کرد ؟ چه کرده و از این حرفا .... گفت باید خودت انجام دهی تا متوجه شوی . گفتن سودی ندارد ، راهی ندارد . در وجود همه انسانها ویژگیهای ناشناخته وجود دارد . باید آنها را بیابی - سعی کنی کنترلشان کنی و در نهایت از آنهااستفاده کنی.
گفتم از کجا شروع کنم ؟
و این آغاز تمرینها و ممارستها بود . تا در نهایت آموختم . آسان نبود ، اما وقتی هم که پرواز را می آموزی از ارتفاع میترسی ؟ تا کجا باید بالا رفت ؟ از چشم دیگران باید پنهان شد ! و متغیرهای زیادی که همه را با هم در ذهن نمیتوان نگاه داشت .
از سوی دیگر تا اینجای وجود که آمدی متوجه میشوی هدف پرواز نیست ! مسیرها و اهداف دیگری است که باید بروی . شاید برای همین آن شخص بیشتر وقتها روی زمین راه میرفت . 
امروز خودم پرنده هستم . اما دنبال آموزش دیگری هستم که در عالم پرنده ها از آن آسمان به جای دیگری بپرد .


هیچ نظری موجود نیست: