۱۳۹۳-۱۱-۱۲

هزینه آموزش و پرورش در اسلام

آموزش سواد و مراتب بالاتر در اسلام تاکید شدید شده است . اولین آیات الهی فرمان حق است به خواندن و این حاصل نمیشود مگر نوشتن بوده باشد .

در مالیات اسلامی مبحثی است به نام زکات – زکات به معنی مالیات اسلامی است و در خصوص هزینه کردن آن کتابهای زیادی نگاشته شده است .

یکی از موارد هزینه کردن زکات ، آموزش مردم ( خصوصا برای باسواد کردن ) است .

به طور طبیعی به نسبت ثروت ( زکات نیز بخ نسبت ثروت پرداخت میشود ) ، اهالی یک محل نسبت به تامین هزینه برای باسواد کردن فرزندان خود اقدام باید نمایند .

این که امروز چگونه این منابع از همه مردم دریافت و به راه آن اختصاص یابد خود مسئله ای دیگر است . اما اسلام در قوانین خود قبلا این پیش بینی را داشته و راه عملی آن را نیز ( لااقل برای مدت زمانی ) اجرا نموده است .

امروز قانونگذاران باید راه کار مناسب را برای هدایت این مالیات را جهت این امر بیابند و مشکل هزینه سنگین آموزش را از دوش دولتها بردارند . دولها روی کنترل استانداردها و بازرسی  و غیره باید سرمایه گذاری نمایند . امری که از عهده سایر نهادها نمیتواند برآید .

نکته اصلی این است که :

مالیات اخذ شده در هر سرزمین ( روستا – شهر و ...) ابتدا در محل هزینه میشود ، سپس اگر زیاد آمد به سرزمینهای اطراف ارسال میگردد تا کسری هزینه آن مناطق را پوشش دهد .

گفته شده اگر در جایی زیاد هم می آمد ، سفره انداخته و خلق را غذا میدادند ( حبس مال نمیکردند ) البته بعدها ، برای کارهایی مانند لشگر داری و کارهای دیوانی ، نوع دیگری از مالیات به عنوان خراج مطرح گردید که بحثی است جدا .

۱۳۹۳-۱۱-۰۹

آیا دریاچه قم هم راه دریاچه ارومیه را میرود ؟

از دریاچه ارومیه درس گرفتیم آبی که به دریاچه میریزد ، هرز آب نیست . خاصیتی دارد و اگر این اتفاق نیفتد ، ضرر شور شدن ثلث کشور را خواهیم داشت . تغییر اقلیم آذربایجانها ، از بین رفتن کشاورزی و غیره . هنوز همه دست اندرکاران در پی این هستند که با این شوره زار چه میتوان کرد ؟ گر چه در فصل بارندگی گاهی عمق فاجعه را فراموش میکنیم . اما به علت وجودی فاجعه آشنا هستیم .

ظاهرا همین کار را هم برای دریاچه قم سالهاست که انجام داده ایم . روی همه رودهایی که به دریاچه میریختند سد زدیم . ظاهرا بدلیل بزرگ بودن و استفاده از هرز آبهای زیرزمینی تهران ( حاصل از رودهایی که قبلا به دریاچه میریختند ) سرعت کاهش سطح و رسیدن به مرز فاجعه کم شده است .

اگر دریاچه قم خشک شود ، و اثر آن مشابه خشکی دریاچه ارومیه باشد ، طوفان نمک آن روی شوری خاکهای خراسان و حتی افغانستان تاثیر مخرب خواهد گذاشت . آیا از درسهایی که آموختیم نباید پند بگیریم ؟

نمونه سوء استفاده از هرزآبهای رودخانه کن ، دریاچه مصنوعی شمال تهران است .

این دریاچه تا چه زمانی تحمل خواهد کرد ؟

۱۳۹۳-۱۱-۰۸

یک درس از ترافیک

دنباله روی نفع شخصی باعث کاهش نفع کل میشود .
دیده ایم که نفع شخصی بعضی خودروها در این است که هر جا خواستند بایستند , دور بزنند , با سرعت کم برانند و ....
اما اکثرا این اعمال باعث مشکل برای سایر خودروها شده و در خیابان باعث ایجاد ترافیک می‌گردد .
این ترافیک اکثرا ماندگار است !
در اقتصاد و اجتماع نیز چنین است . جامعه ای که مبنای آن بر فزون طلبی شخصی افراد قرار گیرد , با ناکارآمدی مواجه شده و مشکلات لاینحل خواهد داشت .
در اجتماع باید نفع اجتماع را ماکزیمم کرد . امروز که اقتصاد , علم و تقریبا همه چیزمان جهانی شده , اجتماع ما جهان است .
باید نفع اجتماع جهانی را مد نظر گرفته و منطقه ای برنامه‌ریزی و عمل کرد .
در اقتصاد خرد نیز ترتیب کار به نحوی دیده شود که اجتماعات نسبت به افراد ارجح باشند .
تا کوچکترین اجتماع که خانواده است .
در واقع افراد تنها نیز خانواده یک نفره هستند .

۱۳۹۳-۱۱-۰۶

علت تفاوت گروه های خونی

در اندیشه این بودم که این تفاوت گروه خونی به چه حکمت و علت است ؟ اگر اینطور نمیبود ، عده زیادی را میشد از مرگ نجات داد و ...

دیدم که انسانها در همه چیز با یکدیگر تفاوت دارند . اتفاقا گروه خونی مشترک مردم ، وجوه مشترکی است که امکان جابجایی خون را بین افراد میدهد . نه این که همه چیز یکسان باشد ، بلکه یک حداقلهایی یکسان است .

این کار مشابه تقسیم بندی اثر انگشت است که علمای این فن ، آنرا به چند گروه تقسیم میکنند .

سایر مشخصات وجود انسانی ( درونی – بیرونی ،،، روحی – جسمی ) نیز متفاوت است . از این اصل هویت شناسان میتوانند به جز اثر انگشت ( و تصویر عنبیه چشم ) از پارامترهای دیگری نیز استفاده کنند . شکل قرار گیری انگشتان دست روی کف دست نیز چنین است . ( شاید راحتتر باشد تقسیم بندی و شناسایی آن ) هر یک حسن و مشکلاتی دارند .

دیگر اساتید انسانها هستند که این تفاوت را باید درک کنند ، پس زمانی که مردم را ( در طفولیت و بعدتر) در یک کلاس نشاندند ، صحیح نیست که یک موضوع را یکنواخت به همه آموزش داده و امتحان بگیرند ( گروهی زود فهمیده و خسته شده اند ، گروه دیگر اصلا متوجه نشده اند ) این امتحانات نه تنها سطح دانش ، بلکه مشخصات فرد را نیز در نظر نمیگیرد .

طبیبان الهی نیز این تفاوتها را میدانند و بر اساس آن خلق را راهنمایی میکنند . از این نظر هر حدیث ( در حکم دارو ) برای شخصی ( بیمار الهی ) درمان است و ممکن است برای دیگری ( بر اساس مشخصات خاص زمانی و فردی آن شخص ) سم باشد . لذا در ملاحظه احادیث باید شان شنونده و حتی افرادی که حضور دارند را نیز در نظر گرفت .

فرض کنید علت پرواز هواپیما را برای چند نفر بخواهید توضیح دهید ، برای دانشجوی رشته طراحی هواپیما با لغتها و کلامی خواهید گفت که برای افراد عادی آنرا نمیگوئید . ظرایفی را بیان میکنید که ممکن است باعث کج فهمی دیگران شود . برای مردم عادی نیز به گونه دیگری توضیح خواهید داد . برای انسانهای بدوی ( مثلا جنگلهای آمازون ) نیز  ممکن است جور دیگر بگویید .

گاهی شنوندگان متفاوت با هم حضور دارند ، آن زمان جوری سخن گفته که هر یک چیزی را از سخن شما متوجه شوند تا بر آگاهی آنها اضافه شود . در این صورت لزوما همه مطلب را نگفته اید .

حتی برای یک نفر دانشجوی پرواز ( البته بسته به مرتبه آگاهی او مطالب متفاوت است ) نیز جوری بیان میکنید که از سخن شما پی به مرتبه های بییشتر ببرد . همه چیز را بیان نمیکنید . بعضی چیزها پیش فرض است ( میدانی که میداند گر چه اگر دیگران بشوند ، این پیش فرضها را ندارند ) و بعضی چیزها را بعد از سخن ، دانشجو با اندیشه به گفتار شما پی خواهد برد .

این تفاوت مراتب انسانی در ظاهر و باطن برای پیشرفت ظاهری ( و جسمی ) بشریت لازم و البته طبیعی است . با جمع شدن این تفاوتهاست که در طول سالیان دراز ، صفتهای موجودات زنده تغییر میکند و بر اساس شرایط محیطی ، آن خصلت که مورد نیاز موجود زنده است ، رشد یافته و توسعه میابد .

وسط دنیا کجاست ؟

داستان معروفی است که کسی از ملانصرالدین پرسید ، وسط دنیا کجاست ؟

عصای خود را در جلوی پا ، روی زمین گذاشت و گفت : همینجا.

باور نمیکنی ، متر کن !

واقعا برای هر ناظری ، وسط دنیا منزل مسکونی اوست . تمام نقشه های دنیا که در کشورهای مختلف چاپ میشود ، کل دنیا را به مرکزیت همان کشور نمایش میدهد .( بد نیست نقشه جهان را از دید کشورهای دیگر یک نگاهی کرد تا جهان بینی دیگران را درک نمود )

نمونه بارز این تقسیم بندی را در نصف النهار مبداء ( گرینویچ ) دیده ایم .

زمانی که در بریتانیا برای مشخص نمودن مسافتهای حرکت نیروی دریایی ، تصمیم به نقشه برداری دریایی گرفته شد . و در نهایت نقشه امپراتوری بریتانیا ( روی کره زمین ) مشخص گردید . طبیعی بود که مرکز این نقشه  ازشهر لندن بگذرد و همه دنیا را نسبت به لندن اندازه گذاری کرده اند .

اما در دنیای قدیم ( آسیا – اروپا – آفریقا ) مرکز جهان آنروز خاورمیانه بود . شاید برای همین بزرگترین ( و نه همه ) پیغمبران در خاورمیانه ظهور نموده اند .

مسائل ارتباطی ( حمل و نقل – تبادل اطلاعات ) نیز از این مسیر باید عبور میکرد . در دوران جدید نیز کنترل این منطقه ، باعث ایجاد امنیت غربیان بود . از این سبب توجه ویژه به این منطقه داشتند . کشف نفت و گاز نیز عدسی توجه شرق و غرب را به این نقطه فزونی داده  است .

حال که وسط دنیا را شناختیم ، برای وسط دنیا چه توانمندیهای بالقوه ای وجود دارد ؟

مرکز انتقال دیتای جهان ؟ ( ممکن است – مسیر ارزان و کم هزینه و ....)

مرکز حمل و نقل بار و مسافر – توسعه شرکتهای حمل و نقل بار و مسافر – ترانزیت – بنادر و فرودگاه ها – سوخت - ناوبری و ...

و این علاوه بر استفاده از امکانات نفت و گاز ( و سایر مواد معدنی ) موجود است .

۱۳۹۳-۱۱-۰۵

برخورد غرب با چین

وضعیت غرب و روسیه ، سرگرمی کاملا معقولی برای غربیهاست . اگر وضع مشابه
با چین پیش بیاید ، به علت قدرت اقتصادی مشکلات اساسی برای کشورهای
برخورد کننده مطرح خواهد شد . اما نمیتوان چین را بدون طرف برخورد کننده
غربی گذاشت !
باید یکی از کشورهای غربی ، مثل کانادا – سود یا نروژیا حتی هلند ، در
برخورد با چین پرچم مخالفت را برداشته و نقش مقابله کننده داشته باشد .
این کشور غربی مورد حمایت بقیه به طور ضمنی خواهد بود ، اما وجود یک کشور
متخاصم ، باعث اشتغال فکری و تغییر بازیهای چینی را خواهد داشت . از این
تغییر میتوان بازی فرصتهای بیشتری در صحنه بین المللی انتظار داشت .
بهترین دشمن بالقوه ایالات متحده بود که به علت ارتباط اقتصادی پیچیده با
چین ضرر آمریکا زیاد خواهد بود . حمایت آمریکا از کشور مقابل چین مفید
خواهد بود .
سایر کشورهای اروپایی نیز توان جبران ضرر احتمالی آن کشور متخاصم را خواهند داشت .

داووس 2015

بزرگان جهان گرد هم جمع شده اند تا ببینند چگونه میتوان از این بن بست رکود خارج شد .

اول معاینه بیمار ( اقتصاد جهانی )

مکانیسم جمع شدن ثروت در دست گروهی خاص ، باعث شده که هر چه این گردونه بیشتر حرکت کند ، ثروت در جایی مشخص جمع شود . این مسئله کسانی که علاقه مند ثروت هستند را به خود جمع کرده و آنها نیز مالک این ثروتها شده اند . حالا برای تداوم این ثروت اندوزی ، سازمانهای بزرگی را به وجود آورده اند . این سازمانها در مقابل تغییر مقاومت میکنند .

و ثروت بیشتر با تغییر و نو آوری بوجود می آید !

راه کار درمانی با حفظ منافع همه ذی نفعان

بزرگان سازمانهای بزرگ میدانند  که سود در ادغام است . کاهش هزینه و الی آخر .

اما در جایی که نشود ادغام انجام گیرد باید تجزیه شد . این تجربه را قبلا شرکتهای بزرگ داشته اند . امروز نیز این کار باید انجام گیرد .

سازمانهای بزرگ میتوانند به واحدهای اولیه تجزیه گردند ( و کارکرد خود را داشته باشند ) این واحدهای کوچک نیز به همچنین تا مرته های ممکن ( خوب است که ) کوچک شوند .

تغییر دراین سازمانهای کوچک  راحتتر خواهد بود . موارد کاهش هزینه و غیره در این سازمانها سریعتر و موثرتر عمل خواهد کرد .

از این تغییرات ، محصولات و خدمات جدید حاصل خواهد گردید .

این کالاها و خدمات جدید بر ثروت جامعه و به طور طبیعی سازمانهای مادر خواهد افزود .

شرکتهایی مانند جنرال موتورز – بانکهای بزرگ – ماکروسافت و موارد بیشتری از شرکتهای بزرگ باید به سازمانهای کوچکتر مستقل تقسیم شوند . این شرکتها نه تنها از سود بیشتر بهره خواهند برد ، بلکه با تولید تکنولوژی جدید گام مهمی در ایجاد اشتغال – افزایش ثروت جامعه و غیره برداشته خواهد شد .

سایر مزایای این عمل با مراجعه به تجارب شرکتهای غربی و مطالعات مرتبط قابل پیش بینی خواهد بود .

۱۳۹۳-۱۱-۰۳

تحلیل یک موسسه خدماتی, بیمارستان‌

در مورد بیمارستان‌ , همه می‌دانند که برای ارائه خدمات درمانی ساخته شده و فعالیت مینماید. اما ...
این مرکز خدماتی ذی نفع هایی دارد که هر یک هدف و انگیزه متفاوتی دارند
مثلا
رییس بیمارستان‌ , کسب بهترین درآمد شخصی , حفظ پست و مقام , رضایت بالادستی ها , مدیریت پرسنل , تامین نیازمندیهای بیمارستان‌ و غیره
پزشکان : کسب بیشترین درآمد شخصی , کار راحت ( شغل ) ,تجربه مناسب برای آینده و ....
کارکنان بیمارستان : کسب درآمد شخصی , رضایت روسا , رضایت پزشکان , کار راحت ( شغل )
بیماران : دریافت خدمات جهت بهترین درمان ممکن و کمترین زمان با هزینه مناسب
این موارد متضاد را مدیریت بیمارستان‌ باید هدایت کند تا درآمد بیمارستان‌ را افزایش دهد , اما اگر هدف مدیر کسب درآمد بیشتر نباشد ( دولتی یا ... ) , این حلقه مشکل داشته و کار نمی‌کند . ( حلقه معیوب است )
در بهترین حالت هدف بیمارستان‌ پول است , نه ارائه خدمت , پول بیشتر میتواند از بالا رفتن خدمات غیر ضروری به بیمار نیز حاصل شود . زیاد نگه داشتن بیمار در بخش بستری , پر نگه داشتن تختهای بیمارستان‌ و اتاقهای عمل و ....
در این مواقع چه کسی مسؤول خدمات بیماران است ؟
برای اصلاح این سیستم ناقص باید کاری صورت گیرد .
و این جدای از بخش مهندسی صنایع است که جایش در بیمارستان‌ها خالی است , شامل بخش کنترل کیفیت , برنامه‌ریزی , بهبود مستمر روشهای اجرای کار و غیره .

۱۳۹۳-۱۱-۰۱

تفاوت مغز خردسالان دختر و پسر !

دختر بچه‌ها خیلی شیرین تر از پسرها هستند . خوش زبانی و ادای دختر بچه‌ها , آنها را از خردسالی متمایز میکند .
در عوض پسر بچه‌ها خشن تر , مستقل تر و دارای اعتماد به نفس هستند .
تفاوت رفتار خردسالان از تفاوت فکر کردن و کارکرد مغز آنها حکایت دارد .
و تفاوت کارکرد مغز دختر و پسر در خردسالان نشان از ترشح هورمونهای متفاوت در بدن آنها دارد که بر رفتار و روش فکر کردن آنها تاثیر می‌گذارد .
این امر باعث تفاوت تجربه وقایع مشابه برای جنسهای مختلف می‌گردد .
این امر تا زمانی که غدد جنسی تاثیر بیشتری روی دو جنس داشته باشد ادامه خواهد یافت . از آن زمان کارکرد هورمونهای جدید روی رفتار و روش تفکر اثر گذاشته و سکان رفتار را به عهده می‌گیرد .
تا این زمان روش اندیشیدن شکل گرفته و نهادینه شده است .

۱۳۹۳-۱۰-۲۹

اگر من تروریست وقایع پاریس بودم !

اگر من آن تروریست باشم و از توهین به پیغمبر اسلام خیلی ناراحت شده و تصمیم به قتل دیگران گرفتم و در پاریس هم اسلحه داشتم ، چگونه اقدام تروریستی میکردم؟

انتخابهای من عبارتند از

سلمان رشدی با کتاب آیات شیطانی ( کل علمای جهان اسلام فتوا به قتلش دادند و میلیونها دلار نیز جایزه کشتن دارد )

سران اروپا ( افراد سیاسی که با اسلام مخالفند ، اثر رسانه ای آن بیشتر از هر ترور دیگر است )

یا چند روزنامه نگار که کپی کار دیگران در روزنامه آنها چاپ شده است ؟

( جبهه انسانی جهان در مقابل قتل روزنامه نگاران بر کسی پوشیده نیست )

اگر روزنامه نگاران را میخواستم به قتل برسانم ، آیا سراغ کسانی که اولین بار این کار را کرده بودند نمیرفتم ؟ حتما ، آنها در اولویت قتل هستند .

شخصا در اولویت اول ، سلمان رشدی و سپس سران اروپا را در لیست قرار میدهم ، اگر روزنامه نگاری باید به قتل برسد ، آن هم طراحان این کار در دانمارک یا هلند خواهند بود و نه در پاریس .

خوب فرض میکنیم آنها از کسی دستور گرفته باشند . و آنها بعنوان عوامل اجرایی و بدون فکر اقدام به ترور کرده اند ( در واقع سرباز یک فرمانده بوده باشند ). خوب تمام این فکرها برای کسی که تصمیم به این ترور گرفته نیز برقرار است . این که چه کسی باید ترور شود ، عامل مهمی است و این تصمیم حتی از بن لادن نیز بعید است .

مرحله بعدی نوع ترور است ، با اسلحه ، بمب و انفجار یا تصادف درون خیابان و غیره ؟

شخصا بمب گذاری را ایمن ترین روش ترور میدانم . نگاهی به ترورهای گذشته نشان میدهد که در بمب گذاری بیشترین موفقیت حاصل میگردد و خطر گیر افتادن نیز کمترین مقدار میباشد .

از ترور رفیق حریری گرفته تا بمب گذاریهای عراق . مواد منفجره که در هر شرکت راه سازی نیز موجود است . یعنی لازم نیست خود را زیاد سختی داده و تکنولوژی ساخت بمب را بلد باشید . امروزه با کنترل از راه دور با فاصله ایمن هر بمبی را میتوان منفجر نمود .

مورد سوم زمان ترور است . داشتن اطلاعات از قرار داشتن چهار نفر کاریکاتوریست در یک اتاق ، داشتن نقشه محل و غیره نشان میدهد حداقل یک نفر از داخل ساختمان با آنها در تماس بوده و اطلاعات به ایشان میداده است . میدانیم که پلیس محافظ در محل حضور داشته ، دور از ذهن است کسانی که با اسلحه وارد ساختمان میشوند ، موارد ایمنی را رعایت نکرده باشند . ( من بودم حتما رعایت میکردم )

ضمنا کشتن پلیس زخمی در هنگام فرار ، زمان بعد از ترور ( که گلوله خیلی کم داریم و باید به جای امن برسیم ) شلیک غیر ضروری است که اصلا کار درستی نمیباشد . تیر خلاص نباید میزدند مگر چیزی را دیده باشد مثلا این که از ظواهر تشخیص داده که این تروریستها اروپایی هستند و نه خارجی .

ضمنا اگر من تروریست بودم ، گواهینامه ( و هر گونه کارت شناسایی ) خود را در زمان ترور با خودحمل نمیکردم . و اگر میکردم ، آنرا در خودرو دزدی جا نمیگذاشتم .

پس چه کسی این قتل را انجام داد ؟ حتما کسی  که توانسته سلاح داشته و راه فرار را در شهری که همه جایش دوربین مدار بسته دارد پیدا کند .

بلی چند ماسک دار ، سخت نیست چند کماندو ی اروپایی که قبلا این کارها را در عراق و افغانستان انجام داده اند ، این کار را در پاریس تکرار کنند . و در نهایت هم چند جنازه به عنوان قاتل تحویل مردم فرانسه گردد .

بی بی سی میفرماید : نخست وزیر بریتانیا افزود: "فکر می‌کنم در یک جامعه آزاد، حق توهین به دین دیگران وجود دارد. "

آیا هزینه یک تفکر در غرب جان چند انسان است ؟ جدای از نوع فکر و موضوع آن با گفتگو و تعامل به نتیجه رسیدن بهترین روشها است . و راه دیگر استفاده از رسانه ها است در ترویج فرهنگ و ساخت تفکرات غربی برای سایرین ( که غرب تجربه آنرا زیاد دارد ) پس چرا حتما باید چند نفر جانشان را از دست میدادند ؟

برای تغییر نگرش مردم اروپا نسبت به چی؟