۱۳۹۳-۱۱-۰۶

علت تفاوت گروه های خونی

در اندیشه این بودم که این تفاوت گروه خونی به چه حکمت و علت است ؟ اگر اینطور نمیبود ، عده زیادی را میشد از مرگ نجات داد و ...

دیدم که انسانها در همه چیز با یکدیگر تفاوت دارند . اتفاقا گروه خونی مشترک مردم ، وجوه مشترکی است که امکان جابجایی خون را بین افراد میدهد . نه این که همه چیز یکسان باشد ، بلکه یک حداقلهایی یکسان است .

این کار مشابه تقسیم بندی اثر انگشت است که علمای این فن ، آنرا به چند گروه تقسیم میکنند .

سایر مشخصات وجود انسانی ( درونی – بیرونی ،،، روحی – جسمی ) نیز متفاوت است . از این اصل هویت شناسان میتوانند به جز اثر انگشت ( و تصویر عنبیه چشم ) از پارامترهای دیگری نیز استفاده کنند . شکل قرار گیری انگشتان دست روی کف دست نیز چنین است . ( شاید راحتتر باشد تقسیم بندی و شناسایی آن ) هر یک حسن و مشکلاتی دارند .

دیگر اساتید انسانها هستند که این تفاوت را باید درک کنند ، پس زمانی که مردم را ( در طفولیت و بعدتر) در یک کلاس نشاندند ، صحیح نیست که یک موضوع را یکنواخت به همه آموزش داده و امتحان بگیرند ( گروهی زود فهمیده و خسته شده اند ، گروه دیگر اصلا متوجه نشده اند ) این امتحانات نه تنها سطح دانش ، بلکه مشخصات فرد را نیز در نظر نمیگیرد .

طبیبان الهی نیز این تفاوتها را میدانند و بر اساس آن خلق را راهنمایی میکنند . از این نظر هر حدیث ( در حکم دارو ) برای شخصی ( بیمار الهی ) درمان است و ممکن است برای دیگری ( بر اساس مشخصات خاص زمانی و فردی آن شخص ) سم باشد . لذا در ملاحظه احادیث باید شان شنونده و حتی افرادی که حضور دارند را نیز در نظر گرفت .

فرض کنید علت پرواز هواپیما را برای چند نفر بخواهید توضیح دهید ، برای دانشجوی رشته طراحی هواپیما با لغتها و کلامی خواهید گفت که برای افراد عادی آنرا نمیگوئید . ظرایفی را بیان میکنید که ممکن است باعث کج فهمی دیگران شود . برای مردم عادی نیز به گونه دیگری توضیح خواهید داد . برای انسانهای بدوی ( مثلا جنگلهای آمازون ) نیز  ممکن است جور دیگر بگویید .

گاهی شنوندگان متفاوت با هم حضور دارند ، آن زمان جوری سخن گفته که هر یک چیزی را از سخن شما متوجه شوند تا بر آگاهی آنها اضافه شود . در این صورت لزوما همه مطلب را نگفته اید .

حتی برای یک نفر دانشجوی پرواز ( البته بسته به مرتبه آگاهی او مطالب متفاوت است ) نیز جوری بیان میکنید که از سخن شما پی به مرتبه های بییشتر ببرد . همه چیز را بیان نمیکنید . بعضی چیزها پیش فرض است ( میدانی که میداند گر چه اگر دیگران بشوند ، این پیش فرضها را ندارند ) و بعضی چیزها را بعد از سخن ، دانشجو با اندیشه به گفتار شما پی خواهد برد .

این تفاوت مراتب انسانی در ظاهر و باطن برای پیشرفت ظاهری ( و جسمی ) بشریت لازم و البته طبیعی است . با جمع شدن این تفاوتهاست که در طول سالیان دراز ، صفتهای موجودات زنده تغییر میکند و بر اساس شرایط محیطی ، آن خصلت که مورد نیاز موجود زنده است ، رشد یافته و توسعه میابد .

هیچ نظری موجود نیست: