تورم

فرض کنیم در یک جامعه , کل اقتصاد با تورم نرمال در حال حرکت است .
به این سیستم یک منبع پولی مثلا یک درصد پول در چرخش را توسط یک نفر وارد میکنیم .
به موازات آن برای جبران کمبود کالا و خدمات در بازار , کالا به بازار وارد میکنیم .
کدام کالا , کالای مورد نیاز همه مردم , به نسبت مصرف عمومی کالا .
اما مردم که به آن پول دسترسی ندارند .
منتظر میمانند تا آن پول وارد بازار شود .
آن صاحب پول , پول خود را کالا و خدمات خاص خواهد خرید ( نه از همه خدمات )
صاحبان جدید این پول به بازار رفته و مشغول خرید کالا و خدمات میشوند .
در نهایت پول وارد گردش بازار خواهد شد .
اما آخرین نفرات که پول به ایشان میرسد ( یا نمیرسد ) میخواهند زودتر به آن پول برسند , به ناچار کالا و خدمات خود را گران میکنند تا زودتر به آن منبع مالی برسند .
این چرخه از پایین به حرکت درآمده و تورم را می‌سازد.
از طرفی آن شخص دارای پولی بادآورده است .
بنابراین همیشه قیمت مناسب را نمی‌پردازد.
این یعنی یک تورم از حلقه اول تماس با ثروت اتفاق نی افتد .
( مانند گران بودن تعویض روغن خودروهای شیک و مدل بالا )
این دو تورم با یکدیگر برخورد کرده و امکان تشدید وجود دارد ( رزونانس خطرناک است )
اما در مقابل
تزریق پول به همه مردم به نسبت ارزش قبلی تولید ناخالص خانوادگی , باعث تورم نمیشود ( به شرط تامین کالا و خدمات از خارج )
مانند درآمد حاصل از گردشگری در شهر های توریستی , در آنجا درآمد اضافه به همه جامعه از پایین تزریق میشود .
این نوع روش تزریق پول , باعث سرمایه‌گذاری و افزایش تولید و خدمات خواهد شد .