۱۳۹۴-۰۷-۳۰

این که فارغ التحصیل های دانشگاه و دبیرستان در همه دنیا برای بازار کار آمادگی ندارند نشانه چیست؟

آنچه در دوره های ابتدایی و سپس در دوره های عالی به مردم آموزش داده میشود با تجربه و برای نیازهای دیروز ما شکل گرفته است .
گر چه این روشها نیاز به " مهندسی مجدد " دارد ولی باید به نکات مثبت و مزایای آنها نیز توجه شود .
تا دیروز خانواده شلوغ و بازی بچه‌ها در کوچه و دهکده را داشتیم . برای همین در آموزش نیازی به انجام تحرک و آموزش مهارتهای ارتباطی اجتماعی نبود . این امری است که امروز برای بچه‌های خانواده کم جمعیت ما ضروری است .
در گذشت بیشتر آموزش روی مهارتهای خط و نوشتن بود . در حالی که امروز کمتر پیش میاید مردم روی کاغذ بنویسند .
بیشتر نوشته‌ها روی کامپیوتر و تبلت و گوشیهای هوشمند صورت میگیرد .
آنچه در گذشته به عنوان مهارت خواندن تشویق میشد , امروز هر با سوادی ناچار به خواندن حجم زیادی اطلاعات در طی روز دارد . یعنی اولویت آموزش دیگر اینها نیست .
این که اولویت آموزش چه باید باشد نیاز به تحقیق همه رشته‌های پزشکی و مهندسی و علوم انسانی دارد .
برای آموزش تکمیلی مشکل دو چندان است . سرعت تغییر و پیشرفت رشته ها به گونه‌ای است که درسی که دوسال پیش تدریس میشد ( اگر فرض کنیم آن روز آخرین مرحله دانش بوده ) امروز دیگر کهنه است .
در واقع طی چهار سال دوره لیسانس فارغ التحصیلها به روز نخواهند بود .
امروز میتوان فرودگاهی را سفارش داد که در روز افتتاح به روز باشد . چرا از این روش برای فارغ التحصیلها استفاده نکنیم ؟
با موثر نمودن تحصیل , دیگر لازم نیست سرمایه زیادی تلف گردد تا یک متخصص پرورش یابد .
با هزینه کمتر و البته وقت کمتر , بهره بیشتر و البته طولانی تر نصیب جامعه و خود افراد می‌گردد .

هیچ نظری موجود نیست: