۱۳۹۶-۰۲-۲۶

چرخه پول



چرخه پول نفت ، فارغ از کارکرد جمعیت است . چگونه مردم را به چرخه کسب و کار وارد کنیم ؟

جمعیت مصرف کننده کالا است و پول نفت تامین کننده آن . مردم هم نقشی در این میان ندارند.

در واقع مردم کمی در چرخه تولید و صدور نفت کار میکنند --- همینطور تعداد کمی در چرخه باز توزیع و واردات کالا فعالیت میکنند .

مصرف کننده اصلی پول نفت ، وزارت خانه هایی هستند که بودجه را برای امور محوله خرج میکنند. در این راستا شرکتهای پیمانکاری ( ایجاد کار موقتی ) پا میگیرد

سود جویان و فساد پیشگان نیز از این جریان نقدینگی سهم میبرند

ذی نفعان و حامیان نیز از بودجه سهم میگیرند . کارهایی را مثل تبلیغات تعریف میکنند و منافع مستقیم و غیر مستقیم میبرند

دو چرخه کالا داریم

کالای مصرفی مردم  و کالای مصرفی شرکتی

برای هر یک دو گروه ذی نفع و فعال داریم

ذی نفعان مستقیم واردات و توزیع  و ذی نفعان شبکه فساد

متغییر های موجود

افزایش قیمت ارز -- همه ذی نفعان مانع افزایش هستند زیرا مصرف کم میشود . سود آنها در قیمت پائین ارز است . خرید ارزان و فروش گران است. 

نقش نرخ بهره در فرآیند ذی نفعان چیست ؟ --- تامین منابع ریالی از طریق بانکهای داخلی است !

دریافت وام ارزی با بهره کم در شبکه واردات ممکن است ( نیاز به تثبیت نرخ ارز دارند نرخ ارز متغییر ریسک را بالا میبرد) وام و واردات ارزی و باز پس دادن ریالی !

بالا بودن نرخ بهره ریالی باعث میشود رقبا که نمیتوانند وام ارزی بگیرند ، از گردونه واردات حذف شوند. تبدیل ریال وامی و غیر وامی به ارز نرخ بازگشت سود ریالی بالا را میطلبد.

 

نتیجه  : هزینه پول در کشور بالا میرود . پروژه های ساخت و توسعه ای گران تمام میشوند. وامهای تولیدی گران تمام میشوند

فعالیتهای با نرخ برگشت سرمایه بالای 50% و بیشتر توجیه سربسری خواهد داشت . آن هم در یک فضای فساد آمیز که دست اندرکاران آن سعی میکنند سهم بالاتری از سودهای بالقوه و بالفعل را جذب کنند

وسطیها چه میکنند؟

عده ای در وسط کار قرار دارند . آنها در بالای لیست ذی نفعان نیستند و از چرخه مربوطه منتفع نمیشوند. اما در کنار چرخه جریان بودجه های جاری و عمرانی قرار دارند . آنها نیز قدرالسهم خود را از این خوان گسترده بر میدارند .

تقسیم پول نفتی برای هر یک از ذی نفعان و همینطور برای سفر رفتن مردم مهم است . باید به قدری پول در اختیار مردم گذاشت که نرخ ارز تغییر نکند

راه کار مناسب ، دو نرخی کردن نرخ ارز است . واردات ارزان برای وارد کنندگان و گران برای دیگران

.

.

راه کار اصلاح خارج کردن فعاالیتها از سیکل مربوطه است .

گردش پول نفت باید عوض شود و پول در میان مردم توزیع و چرخه جمع شدن پول از طریق مردم عملی گردد. ( مالیات بر درآمد حتی درآمد نفتی توزیعی )

قبل از خراب کردن سیستم موجود باید روش جدیدی از گرد آوری پول برای بودجه ها و چرخه هزینه کشور ایجاد شود . مانند مالیات بر گردش نقدینگی

این کار از طریق بانکها در مقابل برداشت درصدی از گردش بانکی عملی خواهد بود .

محدود کردن سقف پرداخت وام بانکها باعث میشود که بازیکنان کلان با محدودیت منابع مواجه شوند و اکثریت کم رقمها بتوانند پول وام بگیرند.

واگذاری بدهی مشکوک الوصولها و رقم بزرگها به یک بانک دیگرجهت تجمیع دارائیهای مسموم مفید است

.

.

گام بعدی سهامی کردن توان خرید مردم است . خرید مردم ارزشی دارد که فروشندگان از این خوان گسترده در سرتاسر جهان استفاده میکنند. باید این خوان گسترده به نوعی به خریداران نیز سود برساند . راه آن سهامی شدن همه فروشندگان و سهامدار بودن مشتریها است . این کار در بورس امکانپذیر است . همه وارد کنندگان و فروشندگان باید در بورس حظور داشته باشند و حداکثر سهم صاحبان تجارت 40 درصد باشد . بقیه سهام باید توسط افراد خرد خریداری گردد. سهم این افراد خرد نمیتواند از یک حدی بیشتر باشد ( برای جلوگیری از خانوادگی شدن سود بعضی تجارت ها )

جریمه های سنگین برای اثبات خلافها باید در نظر گرفت به طوری که فعالین تجاری جرت خطا کردن نکند. مانند هزار برابر تا یک میلیون برابر مقدار خلاف جریمه اخذ گردد.

 

 

 

 

 

 

هیچ نظری موجود نیست: