۱۳۹۹-۱۱-۰۵

تفاوت قوانین حکومتی با قوانین انسانیت

بعضی موارد بدیهی است. اما گاهی لازم به یادآوری است.
یکی از این موارد قوانین انسانیت است. ما انسانها وجودی داریم که ویژگی های منحصر به گونه خودمان را دارد . 
از جمله ما اجتماعی و عاقل هستیم و مناسبات اجتماعی خودمان را می توانیم تعیین کنیم . البته همیشه این مناسبات با شرایط اولیه انسانیت شامل 
بقا و زنده ماندن ، ارزش برابر جان مردم ، ارج گذاری به اندیشمندان و اهمیت رعایت عدالت و خیلی موارد دیگر در قوانین دیده نمی شود .
اصولاً قوانین (و مرزهای کشور ها ) برای حمایت مردم داخل آن محدوده وضع می شود و جهان شمول نیست.
برعکس قوانین انسانیت جهانی است. 
ممکن است به فرمانده یک کشتی دستور داده شود تا یک هواپیمای مسافربری را نابود کند . قوانین آن کشور این کار را مجاز می داند و مجری را قهرمان و به او مدال می دهند . آیا این منطبق بر قوانین انسانیت است؟
مسلما خیر 
آن فرمانده برای آن زمان که دستور را منافی انسانیت دید از خود پرسیده است 
آیا از انسانیت عدول می کنم ؟ تا منافع گروهی از افراد ، در اینجا هموطن را تامین کنم ؟ آیا انسانیت این اجازه را به یک فرد می دهد که برای تامین منافع یک گروه ، گروه دیگری را از زندگی محروم کند ؟ 
جواب بدیهی است 
خیر 
بنابراین آن سرزمین هایی که قهرمان های ایشان افراد قاتل هستند ، از تمدن ضعیف برخوردارند ، حتی اگر به ماه رفته باشند . 
تامین منافع یک فرد یا گروه به ضرر یک فرد یا گروه دیگر غلط و از ابتدایی ترین موارد تدریس حقوق است.
این امری انسانی است.
امیدوارم روزی قوانین انسانیت سر لوحه قوانین کشورها قرار گیرد .

هیچ نظری موجود نیست: