هم مرزی کره شمالی با روسیه از طریق ایالتهای شمالی کره شمالی صورت میگیرد.
برای یک کره متحد ، هم مرزی زمینی کره شمالی و روسیه میتواند اهمیت استراتژیک داشته باشد .
از طرف دیگر ، اگر این ایالتها در اختیاز چین قرار بگیرد ، عملا کره شمالی در محاصره چین خواهد بود.
یکی دیگر از نقاط پر اهمیت این ایالتها در این است که کره متحد ، عملا چین را در محاصره قرار خواهد داد.
امروز چین از طریق دریای چین شرقی و جوبی با آبهای آزاد ارتباط دارد. اگر چین به دریای ژاپن نیز ارتباط پیدا کند، امنیت ژاپن با چالشهای بزرگتری مواجه خواهد شد.
جدای از توان نظامی نا برابر چین با سایر کشورها از یک طرف و عقب افتادن توان بالقه نظامی ژاپن و سایر همسایگان چین ، میتوان انتظار داشت به زودی چین قدرت بلا منازع آسیا ( و بلکه جهان ) خواهد شد .
اگر فقط در آسیا ( برای مردم آسیا - همه دنیا ، آسیا است ) بخواهیم به ماجرا نگاه کنیم ، مردم همه کشورهای آسیایی خواهان حفظ تمامیت ارضی و استقلالی خود هستند. برای این کار باید توان نظامی ( مثلا انرژی هسته ای ) که بتواند نقش بازدارندگی برای حرکتهای چین را داشته باشند .
از سوی دیگر یکپارچگی و ارتباط کره ایهای خاک اصلی کره با کره ایهای روسیه میتواند کمک نماید تا تجارت و ارتباطات قویتری داشته باشند.
اگر بپذیریم که در آینده ، سیاستهای شرق روسیه با غرب آن متفاوت و از مراکز مجزایی کنترل و اجرا خواهد شد ، میتوانیم برای این روسیه شرقی و کره متحد یک آینده مرتبط ( اگر نگوئیم یک آینده یکسان ) را متصور باشیم .
فشار به کره شمالی از طریق همکاری با چین مهم است . اما حفظ ارتباط با خاک روسیه نیز خالی از اهمیت نیست .
ضمن این که چین علاقه ای به گسترش ظاهری مرزهای جغرافیایی خود در کره ندارد و دو نیمه کره میتوانند مانند آلمان با دلایل منطقی با هم متصل شوند . تعادل ارتباط با چین برای عدم حمله متقابل نظامی به کره اشغال شده اهمیت دارد.
با توجه به سیاستهای کشور چین و دانش به این امر که درگیری در جنگ مستقم برای چین نقش سم را دارد و جلوی رشد و تصرف دنیا را میگیرد ، بنابراین منطقی است که چین از درگیری منطقه ای اجتناب کند و خود را درگیر جنگهای فرسایشی و هزینه ز اننماید. ( نه فقط از ابعاد اقتصادی و نظامی - بلکه از لحاظ سلطه ای و تجارت جهانی )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر