۱۳۹۸-۰۳-۲۲

در مبحث امامت

خداوند در قرآن مجید بیان میفرماید که  ابراهیم ع را امام قرار میدهد .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان

وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴿۱۲۴﴾ بقره

و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود و وى آن همه را به انجام رسانيد [خدا به او] فرمود من تو را پيشواى مردم قرار دادم [ابراهيم] پرسيد از دودمانم [چطور] فرمود پيمان من به بيدادگران نمى ‏رسد (۱۲۴)

نکته جالب در اینجا این است که امامت به بعد از پیغمبر خاتم محدود نیست و خود رسول الله نیز امام بودند و قبل از او نیز این سلسله امامت برقرار بوده تا حضرت ابراهیم ع و قبل از او بوده تا حضرت آدم صفی ع.

در اینجا سعی میشود این نقش امامت را در جهان هستی باز نمائیم

امامت دو وجهه دارد ، روئی به جانب خلق است و روئی به جانب حق تعالی از هر دو سو میتوان به سمت آن حقیقت حرکت کرد و ویژگیهای آنرا ملاحظه نمود.

اول از بالا

خداوند میفرماید

إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿۸۲﴾ یس

چون به چيزى اراده فرمايد كارش اين بس كه مى‏ گويد باش پس [بى ‏درنگ] موجود مى ‏شود (۸۲)

حال نگاه کنیم ببینیم این " می گوید باش ، موجود میشود " چگونه است . نمونه آن عَلَّمَهُ الْبَيَانَ ﴿۴﴾ الرحمن

به او بيان آموخت (۴)

است . قبلا عرض شد که آموختن بیان به انسان ، موضوعی است که چند میلیارد سال روی زمین سابقه دارد ، در واقع زمانی که موجودات از تک یاخته ای به دو جنسیتی جهش کردند ، نیاز داشتند که منظور خود را به جنس دیگر منتقل کنند و این پایه بیان کردن منظور است . ( اگر تبادل اطلاعات قبل از آن بین انواع گونه های یکسان مثل قارچها و گونه های اولیه حیات را نیز به حساب بیاوریم ، این انتقال مفاهیم از اول حیات شکل گرفته است )

آنچه مشاهده میکنیم این است که خداوند هر آنچه بخواهد با اسباب انجام میدهد ، آب مایه حیات را با ابرها به زمینهای خشک میرساند و حیوانات را قوت و غذای یکدیگر قرار داده و از خورشید نور و گرما به خلق میرساند و الی آخر . در نتیجه این شبکه اسباب باید جایی به نزدیکی پرده قاب قوسین یا مرز بین خداند و خلق برسد .

آن اولین مکانیزمی که اراده خداوند را دریافت میکند و آنرا به مراتب پایین تر میدهد را امام میگوئیم .

از این رو هیچ چیز نیست که از اراده امام خارج باشد و او خلیفه خداوند است و الی آخر ....

اما آن این نیست که ما تصور کنیم بشریت کسی امام است ، خیر آن وجهه امامت و هدایت خلق و مایه حیات و ممات و فاعل هر آنچه خداوند اراده کرده را امام میگوئیم .

از این سو ، وقتی از جای دوری مثل جایگاه خودمان به آن قله والا نگاه میکنیم ، با توجه به کوچکی خودمان در مقابل بزرگی امام ، ممکن است تصور کنیم ، چیزی در پشت امامت نیست و در واقع او همه آن چیزی است که هست و خدا اوست . از این رو گروهی گمراه شدند و این در زمان همه ائمه از زمان آدم تا امروز بوده و خواهد بود .

اما آن نور الهی که بر قلب امام میتابد ، مرتبه ای تنزل میابد و از آن همه قوانین الهی و خلقت عالم و نور فرشتگان مقرب و غیره بیرون می آید و این مراتب نزول نور الهی تا پایین ترین مرحله که وجود سیاه و پیچیده و ناپایدار انسانی است پایین می آید .

پیامبران الهی پیغام آور بودند . بزرگان ایشان مثل ابراهیم ع مقام امامت نیز داشتند . ( مثلا حضرت لوط ع امامت نداشت و فقط پیام خداوند را به امت میرساند امام زمان ایشان ابراهیم ع بود )

 خاتم پیغمبران رسول الله محمد مصطفی صل الله علیه و آله بودند . بعد از ایشان رسولی نیست . اما امامت قطع نمیشود .

در واقع امامت اختصاص به کره زمین نیز ندارد ( گر چه فرموده که قصد دارد در کره زمین خلیفه ای مقرر فرماید ) اما امام با تعریف فوق از اول خلقت بوده و تا آخر خلقت نیز خواهد بود . این آن چیزی است که اراده فرموده اراده او را به مقام انجام برساند .

در اسلام در امامت شک نیست و هیچ یک از صحابه نیز ادعای امامت نداشتند بجز برادر پیغمبر و پسر عمو و داماد او علی ابن ابی طالب خلیفه چهارم جهان اسلام و فرزندان بزرگوار ایشان . در زمان ایشان که معاویه و گروهی از صحابه بر علیه ایشان لشگر کشی کردند و به قتال با ایشان برخواستند ، بواسطه تسلط ظاهری و تغییر موضع مسلمین آن زمان ، معاویه با خدعه و هزینه کردن بیت المال وفاداری مسلمین را به جانب خود جلب نمود و امامان اسلام که همان امام های خداوند هستند مورد ظلم و ستم قرار گرفتند . بعد از امیر المومنین ( این لقب در اسلام فقط مختص یک نفر است . آن کسی که رسول الله این لقب را از جانب خداوند به او داده است ) حرفها زیاد شد و مدعیان امامت از هر دین و مذهبی از راه رسیدند و مدتی بساط کسب و کار خود را در بازار زمان گسترانیدند . 

اما این آن امامت الهی و جایگاهی که از آن کلیه خلق از انوار الهی مشروب میگردند را نفی نمیکند . بلکه آن هست و تا آخر هم خواهد بود .


هیچ نظری موجود نیست: