اذعان میشود که میانگین کارکرد ایرانیان 20 دقیقه است !
اگر به کارکنان ایرانی نگاه کنیم ، می بینیم که آنها منتهی سعی و تلاش خود را میکنند. در واقع زمانی آنها بیکار هستند که کاری برای انجام نباشد .
اما این مدیریت مجموعه ها است که از کارکنان خروجی و بهره وری استخراج میکنند. متاسفانه اکثر مدیران ما از مقوله مدیریت بیگانه هستند و بالا بردن راندمان کاری را در فشار به کارکنان می بینند. در حالی که برایند کاری کارکنان بسیار کم است .
نمونه سوء مدیریت جمعی را در مقوله کنکور و حجم زیاد کلاسهای کنکور و کمک درسی های کنکور و کلاسهای فوق برنامه مدارس را شاهد هستیم . آیا این حجم از سرمایه گذاری و تولید ناخالص ملی و اشتغال ، چه چیزی به کشور اضافه میکند؟
همه این تلاشها ارزشی به مجموعه کشور اضافه نمیکند . در واقع این حجم بزرگ گردش نقدینگی و تولید شغل و درگیری خانواده ها برای کنکور و آموزش آن در طی این همه سال ارزشی برابر با هیچ داشته است !
موارد زیادِ از این گونه میتوان در شبکه فعالیتهای کشور شاهد بود. اندازه های خرد و کلان کارهای بیهوده که در سطح ملی صورت میگیرد حجم بزرگی از تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص داده است .
سر جمع همه این فعالیتها در بخش نیروی انسانی چیزی کمتر از 20 دقیقه فعالیت مولد و بهره ور در طی روز به ازای هر کارکن کشور میباشد !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر