دزدی
ساده است . آنها بعد از آزادی نیاز مالی دارند و دلیلی ندارد که این کار را انجام ندهند . آنها در طی زندان با سایر افراد مشابه مشغول تبادل تجربه بودند ( در قالب صحبت کردن ) و بهترین روشها شناخته شده و معایب کارها با تبادل نظر بر طرف میگردد .
یک چنین افرادی با افرادی که تازه شناخته اند و معایب کار آنها را پوشش میدهند آشنا میگردند . متفکران ، نیروهای لازم برای کارهای بعدی را پیدا نموده و باندهای تبه کاری افراد جدید و مستعد را شناسائی و جذب میکنند !
ملاحظه میگردد که زندانها نقش معکوس داشته و به جای تنبیه افراد آنها را با امکانات تازه روانه جامعه میکنند .
راهی که جامعه برای برای برخورد با این افراد انتخاب میکند باید به گونه دیگری باشد . زندان تنبیه مناسبی برای هیچ فعالیتی نیست .
تنبیه هائی مانند " تبعید " ، " جریمه های سنگین نقدی " ، " انجام خدمات اجتماعی " و امثال اینها میتواند تنبیه هائی باشد که افراد را از قالب اعمال زشتشان خارج نموده و آنها را به اجتماع بازگرداند . جامعه های کوچکتر معمولا بهتر میتوانند افراد خاطی را جذب نموده و به زندگی نرمال بازگردانند . شهرهای کوچک و روستاها بهترین جا برای تبعید است .
جرمهای سنگین نیز نباید از جامعه حذف گردند . شهرهای معدنی ( شهرهائی که برای استخراج معادن دور افتاده ایجاد میگردند ) محل مناسبی برای این افراد است . یک شهر کویری شامل کارکنان مجرم ( معادل زندان بیش از ده سال ) میتواند برای این افراد محل مناسبی بوده و ضمن هزینه ساز نبودن ، جبران مالی بخشی از خطای آنها را پوشش دهد . همه این افراد در طی دوره تبعید و انجام سایر خدمات ، در واقع کارهای جدید یاد گرفته و بعد از رفع محدودیت نیز میتوانند در ادامه آن کارها به زندگی در همان محل یا هر جا جامعه صلاح بداند زندگی کنند .
جلوی آموزش منفی خطاکاران باید گرفته شود . هر چه سریعتر و به نحو مناسب جایگزین گردد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر