۱۳۹۷-۱۲-۱۱

تفکر در دفاع واجب

آمریکا اذعان میدارد برای دفاع از کشورش به افغانستان و عراق نیرو فرستاده است ! آیا این رفتار آمریکا دفاع است ؟ عقل حکم میکند که دفاع واجب است ، اما حدود دفاع تا کجا است ؟ دفاع چگونه چیزی است و الی آخر ...
دفاع وقتی مصداق پیدا میکند که تعرضی به جان و مال و ناموس دیگری صورت گرفته باشد .
 یعنی شرط اول این است که تعرض رخ داده باشد .
اما در مقابل هر تعرضی هر میزان رفتار متقابلی دفاع نیست . رویداد 11 سپتامبر نوعی تعرض بود که به واسطه آن آمریکا به افغانستان حمله کرد . 
مورد دیگر این است که دفاع تا زمانی است که تعرض در حال رویداد است . اقدام پیشگیرانه دیگر دفاع نیست . پس در زمان قبل از تعرض آمادگی دفاعی لازم است . اما در زمان تعرض اقدام مفعول را دفاع میتوان نام نهاد . البته بعد از تعرض نیز اقدام اگر صورت گیرد ، دیگر نام دفاع ندارد ، بلکه انتقام یا قصاص و امثال آن نام دارد . 
پس دفاع آن افقدامی است که فقط هنگام تعرض است . 
دوم این است که دفاع از خانواده تعرض باشد . اگر کسی برای چک زدن دستش را پیش آورد و در مقابل با اسلحه گرم به قتل برسد ، اینکار دفاع نیست . دفاع باید از نوع حمله باشد . در همان حدود و تا اندازه بازداشتن حمله کننده .
سوم دفاع وقتی مصداق دارد که کسی حمله کننده باشد . در واقع حمله کننده باید قوی تر از حمله شونده باشد تا دفاع مصداق داشته باشد . حمله یک کودک به بزرگتر و رفتار بزرگتر را دفاع نمی گویند . در اینجا رفتار بزرگتر در قالب دفاع معنا ندارد ، چون حداکثر خطر کودک چیز کوچکی است . بلکه رفتار بزرگتر برای تربیت و هدایت کودک معنا میابد .
پس دفاع زمانی مصداق دارد که بزرگتری به طلم به کوچکتری تعرض نماید .
در آن صورت کوچکتر برای رفع آن تعرض در حد رفتار تعرض کننده باید رفتار نماید تا تعرض را جلوگیری کرده و رفع نماید . حد آن هم تا زمان رفع تعرض است . نه بیشتر ، 
دفاع از اعتقادات اما به گونه دیگری است . اگر اعتقاد صحیح باشد ، بد گفتن به اعتقادات تعرضی است که حداکثر رفتار متقابل را خواهد داشت ، بد گفتن در مقابل بد گفتن ، آن هم اگر طرف مقابل را جری نماید که دیگر دفاع نیست ، بلکه تشویق و ترقیب به شدت دادن تعرض است . پس کسی که میخواهد دفاع نماید باید اندیشه نماید . 
مورد دیگر در دفاع این است که شخص مدافع باید در تیم حمله شدگان باشد یا حداقل حمله کننده و حمله شده را بشناسد . در غیر این صورت ممکن است که توسط دیگران بازی داده شده و از رفتار او برای کارهای دیگر استفاده شود . مصداق آن حمایت افراد معمولی اروپایی از اسرائیل است . آنها را بازی داده و آنها برای دفاع در مقابل حمله اعراب به اسرائیل کمک کالی و سلاحی و البته مهمتر از همه معنوی میکنند . در حالی که این اسرائیل است که مدتها است اعراب را سلاخی مینماید و به اموال و جان آنها تعرض میکند و به هیچ دادگاهی پاسخگو نیست . 
دیگر اینکه اگر بزرگتری دارند به حرف بزرگتر توجه کنند . بچه های خانواده باید در تیم پدر باشند و برای کمک پدر در مقابل تعرض از خانواده حمایت نمایند . چرا که جهانبینی پدر بیشتر است . چه بسا که در دفاع ضرباتی را متحمل گردد تا ضربه های بزرگتری را دفع نماید یا جلوگیری کند . پدر همه خانواده را میبیند در حالی که اطفال خانواده از جایگاه خود عالم به احوال همه جهات حمله کننده نیستند . 

هیچ نظری موجود نیست: