بعضی از موارد مشخصا درست یا غلط هستند. برای هر کاری هدفی نیز باید وجود داشته باشد. بنابراین فرض کنیم هدف ما این باشد که شخصی مثل هیتلر را بخواهیم آدم خوب و مقبولی معرفی کنیم.
اولین کار این است که هیتلر را مظلوم جلوه دهیم و کارهای غلط زمان او را به گردن دسته مقابل , مثلا آقای گوبلز و دارو دسته اش بندازیم . بنابراین در خاطرات آقای هیتلر گفته خواهد شد که ایشان خیلی سعی داشتند که جلوی کارهای گوبلز را بگیرند ولی بیش از این امکان پذیر نبود.
موارد زیادی را میشود در این مقولات مطرح کرد, از جمله وقوع خلاف هایی که مشخصا خلاف هستند و با قدرت کسی مثل آقای گوبلز قابل اجرا است . حالا تنها کاری که هیتلر باید بکند این است که با کار گوبلز مخالفت کند. اگر آن کار صحیح انجام شود که هیتلر ما برنده افکار عمومی و مبارز برای احقاق حق مردم خواهد بود و اگر انجام نشود, آقای هیتلر شخصی مظلوم بوده که درست میگوید , اما زورش به دار و دسته گوبلز نرسیده است !
یک بازی دو سر برد برای هیتلر به این ترتیب شکل میگیرد. در واقع اجرای آن کار مهم نیست, مهم نقشی است که هر کاری برای هیتلر خواهد داشت.
این امور قابل درک است و سیستم دولت هیتلر میتواند بخشی از اتفاقات اطراف را به این ترتیب و در قالب تبلیغ هیتلر به کار ببرد . اما هر اقتصاد و جامعهای ظرفیتی برای این قبیل امور دارد. اگر حجم این بازیها زیاد شود, ضررهایی فراتر از,عدم رشد اقتصادی و دریافت سیگنال غلط اقتصادی در بر خوهد داشت.
گر چه بسیاری از دولتها از این قبیل بازیها و طراحی های دفاتر تبلیغاتی افراد مشهور استفاده میکنند , اما افرادی مانند هیتلر این رویه را پیش نگرفتهاند.
هیتلر و دفتر نازی گروه تبلیغاتی داشتند که کل فعالیتهای خود را بصورت مشترک انجام میداند . تفاوت دو روش, حسب مورد قابل بررسی و بهینه یابی هزینه, فایده, برای شخص, حزب مطبوع و مجموعه کشور میباشد.
پاره ای از نکات جالب و یا تحقیقات شخصی من در عالم مجازی Some interesting research on my own or in a virtual world
۱۳۹۵-۰۶-۰۲
طراحی وقایع و سوءاستفاده از آن در سیاست
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر