۱۳۹۴-۰۲-۱۷

مقدمه بر نظر به قرآن

قرآن گفتار حق است و تنها خود گوینده است که میداند چه گفته و چه منظوری داشته است . نظر به این که خداوند به حال همه بندگان عالم است . و برای خداوند زمان بعد و قبل محدودیت نیست .

 پس خداوند از روز ازل میداند که استنباط هر فرد ( و هر جمع ) از هر کلام ( و جمله و آیات و سوره ها و کل ) قرآن چیست.

پس آنچه حق فرموده بر اساس و برای آن استنباطی است که همه خلق تک به تک و جمعی از هر کلام و آیات قرآن خواهند نمود و نموده اند .

طبیعی است که قرآن بعضی را نور علم می افزاید و بعضی را گمراه میکند . این از ذات و طبیعت ( انتخابی افراد ) است که جای تفاوت این افراد در اینجا نیست .

همچنین برداشت افراد بر اساس تجربه و دانش و زاویه دید از قرآن متفاوت خواهد بود . طبیعی است که همه آنچه به نظر همه کس میرسد صحیح نیست . اما در میان سخنان گمراه ترین افراد نیز ممکن است نکات مثبت و صحیح باشد . بنابراین استنباط هیچ کسی را از قرآن نمیتوان مترود دانست . همچنین حداقل آن استنباط بر خود شخص حجت است .

خود قرآن از همه انسانها خواسته است که بیندیشند . " افلا تعقلون – افلا یتفکرون و ..."

پس وظیفه همه مردم است که در قرآن بیندیشند و بدانند که خداوند در این لحظه که آنها به قرآن می اندیشند و قرآن را میخوانند  منظوری داشته و این کلام را برای این لحظه خواننده و اندیشه  آن شخص فرستاده . با تدبر و تفکر میتوان آنچه کاسه وجودی ما ظرفیت دارد از دریای نورانی قرآن سیراب شد . استفاده از اندیشه دیگران ، ضمن روش اندیشیدن و تدبر ، طی مسافاتی از راه رفتنی را نیز تسهیل میکند . خواننده  میتواند به آنجا برسد که گامی بیش از گذشتگان برداشته و پرده ای از حقایق قرآن را برای دیگران آشکار نماید .

همچنین در نقطه مقابل میتواند با تفسیر به رای پرده ای بر مفاهیم قرآن کشیده و خلق را از حقایق قرآن دور سازد . لذا این مرحله ( انتشار عقاید قرآنی ) مرحله ای بسیار خطرناک است و خود شخص عالم به "حق یا باطلی "خود نیست ( همه کس خود را حق میپندارند ) برای همین کسی که از خداوند شرم دارد ( ترس از جهنم یا خجالت از اضهار وجود در ارتباط حق با خلق ) وارد این وادی نمیگردد ، مگر با اجازه از فرستاده خداوند . مستقیم ( مانند علی ع ) یا با واسطه ( مانند ابن عباس عموی پیامبرکه از علی ع اجازه داشتندد ) .

 

هیچ نظری موجود نیست: