قبل از نزول شریعت اسلامی ، شریعت معتبر " شریعت مسیح ع " بود. بنابراین طبیعی است که مسلمین قبل از نزول شریعت اسلامی از شریعت مسیح ع پیروی نموده باشند .
این رفتار را عملا در تحمل ستم و ظلم مشرکین در مقابل مسلمین دیده ایم . زمانی که مشرکین بر گونه راست مسلمین ضربه میزدند ، مطابق دستور مسیح ع آنها گونه دیگر را پیش میبردند . ئو این امری بسیار سخت بود.
این داستان ظلم و ستم مشرکین بر مسلمین ادامه داشت تا فرمان الهی مبنی بر مهاجرت از مکه نازل گردید.
از آن تاریخ به تدریج شریعت رفتار اجتماعی مسلمین نازل گردید و اجازه دفاع داده شد تا آخر نزول احکام شریعت .
این که شریعت مسیح ع یکطرفه بوده نمیتوانسته جهان شمول باشد ( و لازم بوده بعد از آن شریعت اصلاحی بیاید ) و هدف از آن اصلاح تندرویهای یهودیان بوده ( به عنوان پیروان موسی ع ) شکی نیست .
بخشش مال اموال به دزدها و ظالمان و عدم مقابله با زورگویان به صورت عام باعث رشد ظلم و ستم و نابودی دین داران میگردد.
از این رو شریعت متداول یهودیت را غربی و شریعت مسیح ع را شرقی میگویند و در مقابل آنها شریعت اسلام را دین وسط و " لا شرقیه و لا غربیه " میگویند.
شریعت اسلام حداعتدال در دو شریعت قبلی است ، جایی که با هم اختلاف دارند و مشترک است در جاهایی که با یکدیگر مشترک هستند .
یگانگی خداوند و هدف از خلقت و غیره در تمام ادیان الهی به یک صورت بیان شده ، اگر اختلافی هست در تصورات پیروان این ادیان بوده است .
از این رو لازم بود که در دین آخر ، به نحوی این مطالب بیان شود که امکان تغییر دادن آن توسط پیروان نباشد . و این یکی از معجزات قرآن و اسلام است .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر