امروز تمام نیروهای شرقی ( روسیه ) و غربی ( آمریکا ) به دنبال کشتن سرکرده داعش هستند. این در حالی است که همه میدانند با کشتن سرکرده داعش ، شخص دیگری جایگزین او شده و داشتان ادامه خواد داشت . 
هوشمندان جهانی میدانند که کشتن رهبر گروه های اقلیت سودی ندارد . نمونه این علم و دانش ، دستگیری اوجالان است که تا زمانی که منافع ترکیه اقتضا میکرد ، مفید بود. اگر اوجالان کشته میشد ، شخص دیگری جای او مینشست ، در حالی که دستگیری او باعث شد تا شخص دیگری نتواند جای او بنشیند و تا او زنده است ، بصورت گروگان در دست دولت ترکیه خواهد بود.
سود دیگر زنده بودن رهبر داعش این است که داعشیان تا آخرین نفر دور او جمع خوهند بود. این یعنی به راحتی میتوان آنها را یافت و به قتل رساند . در حالی که اگر سرکرده ایشان کشته شود ، تروریستها به راحتی پخش شده و به راحتی در هر کجای دنیا متواری و پنهان خواهند شد تا روز دیگری که فرصت پیدا کردند بتوانند به اقدامات تروریستی خود ادامه دهند .
این خطر بزرگتر از وجود داعش فعلی است . هر تروریست میتواند در جوامع دیگر بصورت یک هسته رهبری بالقوه داعش درآید . در واقع هر کدام یک سلول سرطانی است که اگر در بدن پخش شود ، میتواند بصورت یک غده سرطانی آن بخش از بدن ( در اینجا جهان ) را آلوده نمایند.
باید ابوبکر بغدادی را زنده نگاه داشت و او را در حلقه محاصره قرار داد. این حلقه محاصره باید امکان ورود جنگجویان جدید ( داعش ) را داشته باشد تا همه بدور رهبر خود جمع شوند . و البته در نبرد با تروریستها ، نیروها را ضعیف کرده و سرکرده را برای جذب عناصر باقیمانده باقی گذاشت .
این سلول سرطانی به این ترتیب امکان کوچک شدن و نابودی خواهد داشت .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر