این دو جمله سوالی توجیه کننده بسیاری از رفتارهای افراد در جامعه
میباشند. نه تنها رفتار اجتماعی بسیاری از افراد را میتان در قالب این جملات توجیه
کرد ، بلکه رفتار افراد خانواده را نیز با یکدیگر در قالب این جملات میتوانیم
مشاهه کنیم .
بعضی افراد نیز مطابق فرمایش سعدی شیرازی که :
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند *** چو عضوی
بدرد آورد روزگار ، دگر عضو ها را نماند قرار
با دیدن مشکلی و مسئله ای برای دیگران ناراحت شده و گاهی به واسطه
این ابراز ناراحتی مورد شماتت دیگران نیز قرار میگیرند.
از سوی دیگر سعدی علیه الرحمه مطلب را به نحو شیرینی و به صورت
داستان توضیح داده است.
" گروهی حکما به حضرت کسری در به مصلحتی سخن همیگفتند و
بزرگمهر که مهتر ایشان بود خاموش. گفتندش چرا با ما در این بحث سخن نگویی گفت
وزیران بر مثال اطبا اند و طبیب دارو ندهد جز سقیم را پس چو بینم که رای شما بر
صوابست مرا بر سر آن سخن گفتن حکمت نباشد.
چو کاری بی فضول من بر
آید *** مرا در وی سخن گفتن نشاید
و گر بینم که نابینا و
چاه است *** اگر خاموش بنشینم گناه است "
در اینجا این موارد با دستورالعمل " امر به معروف و نهی از منکر
" برخورد پیدا میکند.
جدای از ناراحتی شخصی به واسطه " به سوی دره رفتن دیگران "
ما چه وظیفه ای داریم ؟ چه باید بکنیم ؟ آیا ممانعت فیزیکی کرده یا با گفتار مانع
فرد شویم ؟ و بسیاری حالتهای ممکن دیگر .
در مبحث امر به معروف شرایطی ذکر شده ، اولا شخص باید عالم به معروف
باشد . پس گمان کافی نیست. و از سوی دیگر شخص مخاطب نیز باید به این علم گوینده
آگاه باشد. مسلما اگر پزشکی توصیه های پزشکی به ما بگوید و ما ندانیم آن شخص پزشک
است ، آن توصیه ها را قبول نخواهیم کرد.
مورد دیگر میزان خطر و مرحله و مسیری که شخص در درون خود طی میکند
مهم است.
اگر خطر حاصله کوچک باشد و شخص برای رشد شخصیتی از مراحلی باید عبور
نماید گر چه کمی سخت به نظر برسد ، در این صورت نیز اذعان مطلب صحیح نیست.
پس شرط گوینده
شروط شنونده
شروط موضوع
در نحوه بیان کردن یا نکردن و غیره موثر هستند.
واقعیت این است در جهان کنونی جملات " به من چه ؟ " و
" به تو چه ؟ " معنا و مفهوم ندارند.
آنچه مهم است ارتباط همه امور به همه کس است. اما همه کس چگونه باید
با یکدیگر ارتباط برقرار نمایند و چه رفتاری باید داشته باشند . قانون رفتار افراد
جامعه را با یکدیگر معین میکند.
اول قانون جاری کشور
دوم قانون عرف اجتماعی
سوم قانون باورهای مذهبی افراد
اولویت هر یک از قوانین و تضاد آنها با یکدیگر ( برای هر فرد )
میتواند تنشهای داخلی برای شخص ایجاد نماید که چگونه با دیگران و رفتار ایشان
واکنش نشان دهد.
مربیان اجتماع باید روش صحیح برخورد های اجتماعی را به همه مردم
آموزش دهند و حدود آنرا محافظت نمایند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر