۱۳۹۶-۱۱-۰۴

به من چه ؟ به تو چه ؟

این دو جمله سوالی توجیه کننده بسیاری از رفتارهای افراد در جامعه میباشند. نه تنها رفتار اجتماعی بسیاری از افراد را میتان در قالب این جملات توجیه کرد ، بلکه رفتار افراد خانواده را نیز با یکدیگر در قالب این جملات میتوانیم مشاهه کنیم .
بعضی افراد نیز مطابق فرمایش سعدی شیرازی که :
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند  *** چو عضوی بدرد آورد روزگار ، دگر عضو ها را نماند قرار
با دیدن مشکلی و مسئله ای برای دیگران ناراحت شده و گاهی به واسطه این ابراز ناراحتی مورد شماتت دیگران نیز قرار میگیرند.
از سوی دیگر سعدی علیه الرحمه مطلب را به نحو شیرینی و به صورت داستان توضیح داده است.
" گروهی حکما به حضرت کسری در به مصلحتی سخن همی‌گفتند و بزرگمهر که مهتر ایشان بود خاموش. گفتندش چرا با ما در این بحث سخن نگویی گفت وزیران بر مثال اطبا اند و طبیب دارو ندهد جز سقیم را پس چو بینم که رای شما بر صوابست مرا بر سر آن سخن گفتن حکمت نباشد.
چو کاری بی فضول من بر آید *** مرا در وی سخن گفتن نشاید
و گر بینم که نابینا و چاه است *** اگر خاموش بنشینم گناه است "
در اینجا این موارد با دستورالعمل " امر به معروف و نهی از منکر " برخورد پیدا میکند.
جدای از ناراحتی شخصی به واسطه " به سوی دره رفتن دیگران " ما چه وظیفه ای داریم ؟ چه باید بکنیم ؟ آیا ممانعت فیزیکی کرده یا با گفتار مانع فرد شویم ؟ و بسیاری حالتهای ممکن دیگر .
در مبحث امر به معروف شرایطی ذکر شده ، اولا شخص باید عالم به معروف باشد . پس گمان کافی نیست. و از سوی دیگر شخص مخاطب نیز باید به این علم گوینده آگاه باشد. مسلما اگر پزشکی توصیه های پزشکی به ما بگوید و ما ندانیم آن شخص پزشک است ، آن توصیه ها را قبول نخواهیم کرد.
مورد دیگر میزان خطر و مرحله و مسیری که شخص در درون خود طی میکند مهم است.
اگر خطر حاصله کوچک باشد و شخص برای رشد شخصیتی از مراحلی باید عبور نماید گر چه کمی سخت به نظر برسد ، در این صورت نیز اذعان مطلب صحیح نیست.
پس شرط گوینده
شروط شنونده 
شروط موضوع 
در نحوه بیان کردن یا نکردن و غیره موثر هستند.
واقعیت این است در جهان کنونی جملات " به من چه ؟ " و " به تو چه ؟ " معنا و مفهوم ندارند.
آنچه مهم است ارتباط همه امور به همه کس است. اما همه کس چگونه باید با یکدیگر ارتباط برقرار نمایند و چه رفتاری باید داشته باشند . قانون رفتار افراد جامعه را با یکدیگر معین میکند.
اول قانون جاری کشور
دوم قانون عرف اجتماعی 
سوم قانون باورهای مذهبی افراد
اولویت هر یک از قوانین و تضاد آنها با یکدیگر ( برای هر فرد ) میتواند تنشهای داخلی برای شخص ایجاد نماید که چگونه با دیگران و رفتار ایشان واکنش نشان دهد.

مربیان اجتماع باید روش صحیح برخورد های اجتماعی را به همه مردم آموزش دهند و حدود آنرا محافظت نمایند.


هیچ نظری موجود نیست: