صنعت پتروشیمی به مواد اولیه نیاز دارد و ما صادر کننده مواد اولیه هستیم . چقدر خوب خواهد بود که بازار خود را خود بسازیم . از سوی دیگر صنایع پتروشیمی به آب زیاد نیاز دارند و ما در منطقه خشک هستیم . چه بهتر که صنایع پتروشیمی خود را به کشورهای خارج که دارای آب کافی هستند منتقل نمائیم ودر واقع با سرمایه گذاری خارجی ، امکان واردات محصولات ساخته شده را فراهم آوریم .
کشورهای هدف علاوه بر صادرات محصولات پتروشیمی مقداری از محصولات را خود مصرف میکنند. همچنین به جز ما که بالقوه وارد کننده محصولات تولیدی خواهیم شد ، کشورهای دیگری نیز میتوانند هدف صادرات پتروشیمی کشور سرمایه گذاری شده باشند.
در واقع به نوعی صادرات غیر مستقیم خواهد بود.
فرض کنیم در کشورهایی مثل سریلانکا و ماداگاسکار صنایع پتروشیمی راه اندازی نمائیم . برای تولید آن کشورها نیازمند واردات مواد اولیه یعنی نفت هستند . این یعنی بازار تضمین شده نفت . مالکیت میتواند شراکتی باشد . بدین ترتیب مردم محلی ( و دولت محلی ) نیز از فعالیت این شرکتها منتفع میشوند. در این کشورها آب به قدر کافی وجود دارد. یعنی برای تامین آب هزینه های خیلی کمتری پرداخت میشود . در نهایت محصولات تولیدی را میتوانیم به کشور خود وارد کنیم یا به دیگر کشورها و به اسم کشور محل کارخانه صادر نمائیم . طبیعتا دو کشور از منافع حاصله منتفع خواهند شد . کشورهای زیادی هستند که میتوانند محل استقرار کارخانجات پتروشیمی باشند . اندونزی و فلیپین و مالزی و تایلند و ویتنام و کامبوج در یک سو و کشورهای آفریقای شرقی در سوی دیگر بالقوه میتوانند محل استقرار صنایع پتروشیمی ما گردند .
نکته حائز اهمیت این است که ما باید سازنده صنایع پتروشیمی باشیم . امروز توان ساخت انواع استراکچرهای فلزی و بتنی را داریم . چنانچه توان هماهنگی ساخت فرآیندها را نیز به آن اضافه نمائیم به راحتی میتوانیم کارخانجات پتروشیمی را به تعداد زیاد در هر جای دنیا ایجاد کنیم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر