دلایل زیادی برای مهاجرت وجود دارد که همگی دست به دست هم داده و بصورت کلان جمعیت روستاها را به شهرها و شهرها را به کلان شهرهای و کلان شهرها را به پایتخت میکشد.
شاید آخرین و کارسازترین دلایل را بتوان خشکسالی و از بین رفتن اقتصاد مبتنی بر آب در جامعه روستایی کشور دانست .
از جمله مشکلات اجتماعی رکه این مهاجرتها پدید آورده
از بین رفتن "خرده فرهنگهای بومی" کشور است .
در منطقه جنوب قبایلی پاکستان ، جمعیتی حدود 1000 نفره ، تنها بازماندگان نوعی گویش ( زبان ) پارسی خاص بودند. آنها نیز به واسطه نا امنی به شهرهای بزرگ مهاجرت کردند و بدین ترتیب می رود تا یکی از زبانهای پارسی از صحنه روزگار محو گردد.
ارزش این زبانها و خرده فرنگها بسیار زیاد است و مانند تنوع گونه ها تاثیر مهمی بر تعادل فرهنگی جامعه دارد .
برای نجات این خرده فرهنگها و ثبت و ماندگار کردن آنها دو کار موازی باید صورت پذیرد .
اول رفع مشکل اقتصادی است . مردم دارای خرده فرهنگ باید از منظر اقتصادی خودکفا گردند . توریسم توان بالقوه تامین بودجه کافی برای اقتصاد خرده فرهنگها را دارد . از سوی دیگر نیاز سرمایه گذاری در زمینه توریسم نیز از طریق شبکه های اجتماعی قابل دستیابی است . تدوین قانون حمایت از این سرمایه گذاری باعث میشود ، افراد نزدیک به این خرده فرهنگها که ارزش آنرا میدانند نیز تامین کننده سرمایه گذاری باشند.
برای ثبت خرده فرهنگها نیز دانشگاهیان باید اقدام نمایند. این امر نیز کاری دولتی است که اقدام لازم را برای به حرکت درآوردن خیل عظیم اساتید و دانشجویان برای شناسائی و ثبت خرده فرهنگها را میتواند سبب گردد.
کالاهای فرهنگی از کتاب و فیلم سریال و انواع صنایع دستی و غیره ، خروجی این فعالیتها میتواند باشد .
کسی باید شروع نماید .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر