ما ایرانی ها علاقه خاصی به امام حسین داریم . اکثر ما از کودکی با عشق به امام سوم آشنا شدیم و اکثرا هنوز این عشق را در وجود خود احساس میکنیم .
همه آنچه در اشعار مذهبی و غیر آن در این خصوص گفته میشود واقعیت ندارد و بسیاری از این غیر واقعیت ها شکل دهنده اعتقادات مذهبی ما شده است . برای اینکه بتوان یک دید مناسب از واقعه کربلا و مراسم آن داشت ( جدای از تعلقات مذهبی ) باید یک سری پیش زمینه هایی را ابتدا توضیح دهیم . در واقع برای نمایش یک فیلم یا روایت از داستان کربلا ( با همه محدودیتها ) باید ابتدا مواردی را برای بیننده مشخص کنیم . ( از دانش انسان شناسان و دانشمندان علوم مختلف باید استفاده کرد )
شاید نتوان این موارد را به همین ترتیب دسته بندی کرد ، اما اینها مواردی است که باید بازگو گردد.
ارتباط جسمی و معنوی ایشان با رسول خدا .
مفهوم انسان و اینکه از کجا آمده و به کجا میرود و در این دنیا برای چه کار آمده است . تعادل در انسان و نامیدن این تعادل به صزاط مستقیم و اسلام شرح این راه است . راهی که انسان را از جایگاه فعلی به آنچه باید برسد میرساند . ( دین یکی است و همه ادیان بازگو کننده این تعادل در انسان بوده اند با زبان و فرهنگ مردم مختلف توسط پیامبری از خود ایشان )
داستان خلقت و آمدن انسان اول روی زمین
پخش شدن انسان روی زمین – هم زمانی با سایر گونه ها و رقابت و درهم آمیختگی انسان و موجودات مشابه – در نهایت انقراض سایرین و باقی ماندن انسان .
شبکه رسالت انسان ( از آدم تا خاتم و جایگاه سایر پیامبران در این شبکه ( داستان لوط پیغمبر و هم زمانی ایشان با ابراعیم ع و ... )) و این که بر هر قومی خداوند پیامبری مقرر فرموده است .
جایگاه آخرین پیامبر الهی – معجزه قرآن – قابلیت ماندگاری قرآن و تنها کتاب ماندگار الهی ( رسیدن تمدن بشری به مرحله ای که کتاب الهی میتواند ماندگار شود شرح کتب الهی قبلی و سرنوشت آنها )
مفهوم جانشینان معنوی آخرین پیامبر الهی و مناقب و وظایف ایشان در مورد خلق و وظیفه خلق در مقابل ایشان.
شاید همه اینها را بتوان در فیلمهای مجزا تهیه کرد به نوعی که یک حداقل مفاهیم را به بیننده منتقل کند ، اما جای دادن همه این مفاهیم در یک فیلم هنر ویژه ای خواهد بود.
بدون دانستن همه این پیش زمینه ها درک درستی از وقایع کربلا منتقل نخواهد شد .
تنها نشان دادن مفهوم استنثار حسینی و اینکه این سخن با سخن یاری خواستن عیسی ع نقطه مشترک دارد . این دو برای زنده شدن مردگان مردم را به سمت خود میخواندند.
چه کسانی این قابلیت را داشتند و آنها که نیامدند ( با بهانه های مختلف ) چگونه جوهره وجودیشان مرد و شبه مرده ای بودند در قامت زنده ....
خود چند ساعت زمان نیاز دارد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر