داستان موسی و علت نرفتن به سرزمین موعود نکته جالبی دارد. نقل است وقتی به نزدیکی سرزمین موعود رسیدند ، خداوند فرمان داد به بیابان بروند و چهل سال آواره باشند. همچنین در این مدت عمر اکثر افراد تمام میشود و افراد گناهکار ( کسانی که برای ورود به سرزمین موعود قرار بود با دشمن جنگ کنند و به موسی گفتند به خدایت بگو با آنها بجنگد )به سرزمین موعود نخواهند رفت . موسی پرسید ، آیا من هم به سرزمین موعود خواهم رسید ؟ خداوند فرمود خیر . موسی عرض کرد : آخر من پیغمبر الوالعزم شما هستم ، گناه من چه بوده که نمیتوانم به سرزمین موعود برسم ؟ فرمود : به خاطر داری که دستور دادی بعد از گوساله سامری عده ای از بنی اسرائیل به قتل برسند ؟ موسی گفت : ولی خداوندا تو خودت دستور داده بودی و من اطاعات کردم . خداوند فرمود : من گفتم ، اما خودت دلت نسوخت ؟
این نشان میدهد که خود پیغمبران الوالعزم نیز نیاز به تربیت معنوی و رشد دارند . آنها هم رشد میکنند . موسی هم رشد کرد تا لایق دیدار حضرت حق گشت . بدون واسطه .( تا آن موقع صدای خدا را میشنید ... )
وقتی متوجه شد , کامل شد , مرگش فرا رسید و لایق دیدار گشت , به دیدار محبوب شتافت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر