۱۳۹۴-۰۳-۱۳

جهان زمینی و من

من در این جهان نقشهای متفاوتی دارد.
اول این که ضمن داشتن "جان" و "حیات" و "نیازها" و "آرزوهای" فردی , برای جامعه جهانی نیز جزء کوچکی هستم . در این جامعه نقش یکی از اجزای مکانیسم امروزی را تشکیل میدهم .
از طرفی , جامعه جهانی در طول تاریخ رشد نموده است . فراز و فرودهایی داشته . مرکز تمدن جهان از نقطه ای به نقطه دیگری جابجا شده و اندیشمندانی که دیگر اسم ایشان را به خاطر نداریم , در فلسفه , هنر و صنعت پیشرفتهایی را ایجاد کرده تا به امروز رسیده‌ایم .
این کشتی تمدن بشری بعد از من نیز پیش خواهد رفت و تمام مدت زمان حیات من در آن لحظه بسیار کوتاهی را تشکیل خواهد داد .

حرکت تمدن بشری مسیری دارد . افراد جامعه در جهت اعتلای این حرکت فعالیت میکنند . در این حین اگر گروهی از افراد بی تفاوت به این مسیر رشد ، حرکت کنند ، مانند این است که اعتلای جامعه دچار بیماری شده است . این بیماریها طبیب های خاص خود را میطلبد و درمان های خاص خود را دارد .

اگر گروهی از افراد نقش نفع شخصی را به دور از این حرکت جامعه مد نظر قرار دهند ، مانند این است که غده سرطانی در بدن ایجاد شده باشد . درمان این غده ها نیز اجتناب ناپذیر است . گاه برای این درمان نیاز به جنگ های جهانی است . ظهور نازیسم و فاشیسم و اصولا برتری جویی قومیتها تحت هر عنوان در آن زمان مطرح گردید . جامعه جهانی با هزینه زندگی ملیونها نفر این غدد سرطانی را درمان نمود . گر چه سلولهای سرطانی در گوشه گوشه جهان به تدریج در حال از بین رفتن هستند . ( آپارتاید آفریقای جنوبی و صهیونیسم و غیره )

شناخت این حرکت جامعه و اعتلای انسانیت امری است واقعی ، همه اجزای جامعه جهانی باید در جهت این رشد حرکت نمایند . اطلاع رسانی و نمایش نقش جوامع در این حرکت ، میتواند اتحاد جوامع را بیشتر نموده و سرعت این رشد را فزونی بخشد .

نقش من در طبیعت
همین نقش را "من" و "جامعه زمانه من" در طبیعت داریم . اثری که جامعه در این زمان بر طبیعت جهان میگذارد . یا در جهت طبیعی فرآیندهای طبیعی است , یا مخل آن ( متاسفانه مشکلات زیست محیطی و نابودی سایر انواع جانوران و گیاهان , ما را مقابل طبیعت قرار می‌دهد )
ملاحظه میکنیم که طبیعت در سیر تکاملی خود وقایع زیادی که مخل روند طبیعی بوده را پشت سر گذاشته است.همه آن وقایع را از سر گذرانده و خود را از آلایشها پاک کرده است .

در این گردونه گیتی و عالم طبیعت وظیفه من ( ما  ) چیست؟
در وجهه طبیعی باید فرآیندهای بشری را به سمت همراهی با طبیعت هدایت نمود .

در طبیعت نیز جوامع میتوانند خلاف سیکلهای طبیعی حیات فعالیت کنند . این را میتوان بیماری طبیعت نامید .که گاه با یک تب ( سیل و طوفان و موارد مشابه ) درمان میشود . گاه نیز رفتار نامناسب جوامع مانند یک غده سرطانی در جهت از بین بردن حیات در سیکل طبیعی جهانی اتفاق می افتد . در آن صورت نیز آن جوامع مانند یک غده سرطانی برای مدت کوتاهی ( در عمر طبیعت زمین ) حیات جهانی را با خطر روبرو میکند .اگر این رفتارهای سرطان گونه درمان نگردد ، مشابه درمان های بزرگ گذشته ، شاهد انقراض های بزرگ خواهیم بود .

به نظر میرسد اندیشمندان جامعه انسانی توانائی اصلاح رفتار جوامع بشری را داشته باشند . در غیر این صورت با یک انقراض بزرگ دیگر ، که شاید حیات بشری را با خطر مواجه نماید مواجح خواهیم بود .

هیچ نظری موجود نیست: