۱۳۹۳-۱۱-۲۹

نقش عاطفه در حیوانیت انسان

در میان پرندگان درناها تک همسری هستند . نه تنها درناها ، بلکه قوها – عقابها - گنجشکها و بسیاری دیگر از پرندگان و حیوانات بصورت تک همسری زندگی میکنند . بر خلاف انسان ، اکثر حیوانات در تمام طول سال آمادگی جفت گیری نداشته و زمان خاصی در طول سال ، امکان جفت گیری دارند .

پس چه نیرویی این حیوانات را کنار یکدیگر نگاه میدارد ؟ عاطفه و عشق بین نرو ماده

دلیل وجودی این نیروی نگهدارنده نر و ماده کنار یکدیگر چیست ؟ چرا باید نر و ماده در این گونه ها در تمام طول سال با یکدیگر باشند  .آیا این کنار هم بودن باعث محافظت و مراقبت بهتر فرزندان میشود ؟ آیا در زمان غیر جفت گیری در این گونه ها ، نر و ماده ها از هم حمایت خاصی میکنند که باید این ارتباط بر قرار باشد ؟

ظاهرا این مجموعه حیوانات ، یک مسیر تکاملی مشهود را نمایش میدهند که در آن انتهای حیوانات ، انسان است و آنچه که ما را انسان و متفاوت از سایر حیوانات میکند ، عاطفه هم نیست .

کسانی که حیوانات خانگی دارند ، از پرنده تا سگ و گربه و غیر آن . به تجربه دریافته اند که این حیوانات نیز نیاز عاطفی دارند و با محبت کردن به انسان در جستجوی محبت هستند . طبیعی است که انسانهایی که هنوز ذره ای محبت در نهادشان باشد به این محبت حیوانات عکس العمل نشان میدهند . ( بعضی ها از حیوانات پست تر هستند )

در مواردی مشاهده شده است که محبت حیوانات میتواند تا حدود زیادی جای محبت و کمبود عاطفی انسانها را جبران نماید . مشاهده شده است که در جوامعی که به هر دلیل انسانها تنها زندگی میکنند ، حیوانات خانگی جای کمبود جنس مقابل را تا حدود زیادی میگیرند .

در زندگی زناشوئی نیز تمام ارتباط به مسائل جنسی ختم نمیشود و جایگاه مسائل عاطفی اگر نگوئیم بیشتر ، کمتر از روابط جنسی نیست . خانواده ها باید به این امر نیز نه تنها در زمان زندگی مشترک ، بلکه در زمان تربیت فرزندان که در" آینده جامعه " باید زندگی مشترک داشته باشند نیز توجه عاطفی داشته باشند .

یکی از معظلات زندگی مشترک ، پس از گذشت زمان ، انحراف این بخش عاطفی یکی از طرفین ( یا هر دو ) به سوی دیگری است . والدین زن یا مرد و بخصوص فرزند تازه متولد شده میتواند آن میزان عاطفه را که خانواده نیاز دارد به سوی خود جلب نموده و ایجاد مشکلات عاطفی در خانواده بنماید . این احتمال زیاد است کسی که کمبود عاطفی پیدا میکند در جستجوی جایگزینی برای این کمبود برآید و به این ترتیب خانواده با مشکلات وجودی روبرو میگردد .

( جالب است که بنیان خانواده نیاز عاطفی طرفین است و این نیاز با ایجاد محبت وبا سیکل مثبت عشق را میسازد و این حلقه مثبت عشق باعث تقویت بنیان خانواده میشود . این امری طبیعی است .

مشکلات عاطفی در خانواده را به عنوان بیماری اجتماعی خانوادگی میشناسیم ، و این بیماری میتواند به مرگ خانواده منجر شود – از هم پاشیدگی خانواده – بنابراین طرفین به عاطفه در خانواده باید توجه مخصوص داشته باشند ) گرچه مطابق قوانین طبیعی ، میزان مشخصی از خطای ضربه ای وجود دارد که باعث بر هم خوردن سیستم نمیشود . اما اگر این ضربه بیش از حد باشد و یا ادامه دار باشد ، نمیتوان به ثبات سیستم اطمینان داشت .

در پایان یادآور باید شد که در حیوانیت انسان ، نوع نر ضمن این که خصلت تک همسری شدید دارد ، به نیاز سایر ماده ها نیز بصورت طبیعی پاسخ خواهد داد و علت آن مسئله حمایتی نوع نر از نوع ماده است . مانند اکثر پستانداران ، انسان نیز در صورت نیاز جامعه به تشکیل گله ماده و حفاظت آن توسط  یک نر تمایل خواهد داشت . علل آن از این مبحث خارج است ، اما مشکلات طبیعی ناشی از کم شدن نرها و جنگها نیاز به این حمایت را یادآور میشود . این در حالی است که در جوامع متمدن ، نیاز به این حمایتها کاهش یافته است .

هیچ نظری موجود نیست: