۱۳۹۳-۱۲-۰۳

استخوان گردشگری !

در اصل این که ظرفیت گردشگری ایران  یکی از موارد مغفول مانده سرزمین ما میباشد و راه اندازی آن سود سرشاری نصیب کشور مینماید شکی نیست ،

اصل درآمد نفتی است و بعد توسعه یافتگی اقتصادی ، یا اول توسعه یافتگی اقتصادی است و بعد نفت ؟ البته همه میگویند ابتدا توسعه یافتگی است ، اما از درامد در دسترس نفت مگر میشود چشم پوشید ؟

هم سهل الوصول است و هم هزینه کردن ان محبوبیت زا است ،گروه های رانت طلب نیز درمسیر رودخانه هزینه های دولتی مشوق پر آب شدن این رودخانه هستند .

در واقع سیستم مدیر عامل تام الاختیار با نظر بلند مدت ندارد . اعضاء هیئت مدیره نیز در پی منافع گروه های موکل خود هستند ( چه مردمی و چه جناحی ) در این دیگ جوشان ، اگر کسی بتواند سهمی برای جایی بگیرد که برنده است و در هیئت مدیره میماند ، در غیر این صورت به زودی از هیئت مدیره حذف میگردد !

این مشکل باعث میشود که اصل درآمد نفتی باشد . یا درآمد ارزی دولتی ( نفتی – گازی – پتروشیمی و ...)

حال اقتصاد دادنان راه کارهای مختلف ارائه میکنند . خوب همه میدانند درست چیست ، باید از پایه همه چیز را به هم ریخت – بانک مرکزی مستقل – نرخ ارز با توجه به عرضه و تقاضای بازار – آزاد سازی اقتصادی و غیره

اما چون درمان نهایی راامکان پذیر نمیبینند ( مجریان انگیزه و یا امکانات و یا هر دو را ندارند ) به مسکن دادن به این مریض دارای تومور مغزی میپردازند .

یکی از این مسکنها ، جایگزینی درآمدهای خارجی است که هر از چندی یکی از مزایای کشور را هدف گرفته و راه کار ارائه میکنند . البته امروز نوبت گردشگری است .

حداکثر درآمد گردشگری میتواند حدود سی میلیارد دلار باشد ( تقریبا حدود درآمد گردشگری ترکیه ) و این درحالی است که اگر اجازه داده شود نرخ ارز به جایگاه مناسب خود برسد ، تولید در کشور مقرون به صرفه خواهد شد .

امروزاقتصادی است که پلاستیک تولید پتروشیمی ایران به چین رفته و بصورت لیوان ساخته شده به کشور بازگردد ! یعنی اقتصادی نیست ما اینجا خودمان همین پلاستیک را در دستگاه های تزریق پلاستیک استفاده کنیم و لیوان تولید کنیم .

هزینه های گمرکی ، حمل و نقل ، هزینه های بانکی ( و جابجایی پول ) و سود همه دست اندرکاران میانی + هزینه تولید (تزریق پلاستیک ) در چین کوچکتر از هزینه تولید ( تزریق پلاستیک ) در ایران است !!!

این یعنی نرخ ارز جایگاه صحیحی ندارد . هر ضرب دستگاه تزریق پلاستیک در ایران و چین باید برابر باشد ( ما هزینه سوبسید انرژی میپردازیم که چینی ها ندارند )

اگر با اصلاح ( و آزاد سازی نرخ ارز ) اجازه تولید به بخش خصوصی ایران داده شود ، طبیعی است که بخش تولید به صورت انفجاری توان تولید چند صد میلیارد دلار کالاخواهد داشت .

در مقابل این حجم عظیم تولید دادن امتیاز درامد گردشگری مانند انداختن استخوان در مقابل یوزپلنگ ایرانی است ، ممکن است رفع گرسنگیش را بنماید ، اما این یوز پلنگ باید با سرعت صد کیلومتر ( سریعتر از همه انواع شکارچیان ) در پی شکار بدود .

 

هیچ نظری موجود نیست: