کشورهای مختلف تعاریف متفاوتی از بیکاری دارند و درصد بیکاری کشورها را نمیتوان با یکدیگر مقایسه نمود .
اما برای همه کشورها خیلی مهم است که ساعت کار در دسترس مردم را یکی از منابع کشور بدانند و ببینند که چه میزان از این منبع در کشور استفاده میشود .
طبیعی است که باید یک شیفت نرمال را برای همه افرادی که قابلیت کار دارند در نظر گرفت . در این صورت چنانچه یک فرد ، کار نیمه وقت داشته باشد ( بدلیل مشکلات نیافتن شغل کامل یا مثلا عدم نیاز مالی ) در این صورت جامعه از نیمی از کار در دسترس آن شخص نتوانسته استفاده نماید .
(یکی از چالشهای روبرو ، میزان فعالیت زنان خانه دار و نقش انها در آمار است . برای زنان خانه دار دو حالت متصور هستیم . یا تنها کار آنها خانه داری است که یک شیفت کاری منظور میگردد . یا در کنار شغل بیرون از منزل ، خانه داری میکنند ، که در این صورت نصف شیفت کاری برای فعالیت خانه داری آنها میتوان در نظر گرفت )
گر چه مقوله بهره وری نیز در اینجا مطرح خواهد شد . اما اگر همین یک مورد ، ساعات کار در دسترس ( وقتی که افراد برای ارائه خدمات به جامعه اختصاص میدهند ) در نظر بگیریم ، نه تنها مقیاس مناسبی از اندازه گیری در کشورهای مختلف خواهیم داشت ، بلکه خود کشورها نیز از این اعداد برای برنامه ریزی در سطح ملی میتوانند استفاده نمایند .
طبیعی است که آمارگیری کامل در این خصوص ممکن نیست و مراکز علمی باید بر اساس نمونه گیری با سطح اطمینان قابل قبول اینکار را انجام دهند .
پریود زمانی تکرار این آمارگیری مهم و باید بصورت دائمی در جامعه انجام گیرد . این اطلاعات به سرعت باید به سیاست گذاران انتقال داده شود تا تصمیمات لازم در جامعه را با توجه به کلیه جوانب اخذ نمایند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر