دیده شده که غرب را عامل تمدن بشری در صده های اخیر اعلام میکنند . گر چه نقش غرب در تمدن بشری قابل توجه است . اما اینطور نیست که هیچ جامعه ای در تمدن امروز بشری بدون نقش باشد .
اگر جامعه را به خوبها و بدها تقسیم کنیم ، میبینیم که بدها نیز در خوب بودن فردای جوامع موثر بوده اند . برخوردی که آلمان نازی در جهان داشت ، باعث گردید که دنیا با نسل کشی انسانها به شکل گسترده مواجه شود . جوامع جهانی برای مقابله با خطرات و تهدیدهای احتمالی آینده ، رفتار خاصی را در پیش گرفتند . ایجاد " سازمان ملل متحد " و دیگر سازمانها ، کمک میکرد تا جهان در مقابل این گونه رفتارها عکس العمل مناسب نشان دهد .
اما در مورد بوسنی دیدیم که اثر بخشی این عوامل تمدن ضعیف بوده است . اتفاقات راواندا در آفریقا و قل عام توتسیها نگاه ما را به این گونه اتفاقات تغییر داده است . شاید تا امروز کار زیادی در این موارد انجام نشده باشد ، اما در آینده حتما شاهد خواهیم بود که انسانهای متمدن نسبت به این اتفاقات بی تفاوت نخواهند بود .
همچنین است ثبت اختراعات و تغییر ظاهر زندگی مردم جهان .
در هر دوره ای گوشه ای از جهان به مرکز علم و تولید اختراعات بشری اختصاص یافته بود . امروز نیز چنین است . همانطور که مکانهای قبلی ( مرکزیت علم ) ثابت نبوده اند ، طبیعی است که مراکز امروزی نیز برای ابد مرکز علم نخواهند ماند و این مرکزیت به مکانهای دیگر منتقل خواهد شد .
جوامع کوچک نیز با ارسال اندیشمندان و افراد نخبه به این مراکز ، بصورت مستقیم در پیشرفت بشری موثر بوده و خواهند بود . امروزه ، حتی کوچکترین جوامع نیز با توان " بودن " به پیشرفتها شری کمک میکنند . این جوامع حداقل مصرف کننده بوده و بخشی از بازار مصرف نوآوریها را تامین میکنند .
با توجه به سرعت رو به گسترش انتنشار خبرها و دسترسی همگان به دانش ، طبیعی است که توان بالقوه و استفاده نشده بشری برای پیشرفت مدنیت و تمدن اضافه گردد و در آینده شاهد رشد و توسعه بیشتر همه جوامع جهان باشیم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر