۱۳۹۴-۰۶-۰۴

قوانین خوب است چطوری باشد ؟

هر چه ساده تر و هر چه مختصر تر تا خلافکاران و فریب کاران کمتر توانند از آن استفاده کنند . هر چه قدر قوانین پیچیده تر باشد ، خلافکاران از جزئیات آن بهتر سود خواهند برد !

برنده بودن متخلفان دلایل عقلی دارد . دانشمندان اذعان میدارند :

در میان جوامع انسانی می توان ۳ دلیل اصلی را برشمرد که باعث می شود خلافکاران و فریبکاران برنده شوند. اولین دلیل این است که راه حل های تشخیص و تنبیه خلافکاران ضعیف است چون قدرت ابتکار فریبکاران بر تکنیک های یابنده خلافکاران همیشه برتری دارد. به عبارتی دیگر همیشه اول یک خلاف  اختراع می شود و بعد نحوه جلوگیری از آن پدید می اید.

دومین دلیل ماندگاری و تسلط فریبکاری این است که عمل بسیار سودآور هم برای فریبکاران و هم افراد پیرامون شان است. مثال بارز مسابقات باشگاهی بیسبال امریکا است. در یک دوره مشخص به خاطر بازیگران بسیار استثنایی، محبوبیت مسابقات بیسبال خیلی بیشتر شد و به همان نسبت پول و تبلیغات به سمت این بازی سرازیر گشت. فقط بعد از ۳۰ سال و با رشد عوارض جسمی استفاده از داروهای هورمونی در ورزشکاران، همه متوجه تقلب شدند. این عمل نه تنها دستمزد بازیگران را نجومی کرده بود بلکه برای صاحبان باشگاه ها نیز سود کلان فراهم آورد .

سومین دلیل ادامه و افزایش برتری متقلبین در این حقیقت نهفته است که پیگیری قانونی و حقوقی متقلبین ، گران و وقت گیر است و اغلب آدمها توانایی پیگیری خلافکاران را ندارند . بویژه آنکه متقلبین معمولا آمادگی پرداخت هزینه برای اثبات بیگناهی خود را دارند و بخش بزرگی از بودجه مادی و ذهنی شان را برای این کار مهیا می کنند . در ضمن یکی از مهمترین حربه های جماعت متقلب مخدوش کردن ماجرا و حتی سمت دادن اتهامات به سمت افرادی است که شیوه های تقلب شان را برملا می کنند .

متقلبین در کوتاه ترین زمان ممکن صاحب امتیازهایی می شوند که دستگیری آنها را سخت می سازد و همچنین متقلبین توانایی فریفتن و افزایش طمع و منحرف کردن افراد و موسسات های سالم را  نیز دارا هستند .

قدرت ناشی از ثروت بی حساب و کتاب ، باعث جذب افرادی می شود که جسارت و زرنگی و بی اخلاقی لازم برای فریبکاری را نداشتند ولی وقتی از یک نقطه امکان سوء استفاده میسر شود ، زمینه جذب آدم های موثر ولی مردد توسط خلافکاران عملی تر می گردد .

این مطالب میرساند که قوانین باید ضمن سادگی به میزانی از روانی باشد که مردم برای پیشبرد کار خود نیازی به خلاف نداشته باشند . در واقع اندیشه خلافکاران بالقوه به سمت سود آوری است . اگر سود آوری از راه های کم خطر ممکن باشد آنها راه های پر خطر را انتاب نخواهند کرد . دیگر بالا بردن میزان خطر خلاف است . اگر توقف دوبله یا در محل غیر مجاز به قیمت مصادره خودرو تمام شود ، مسلما هیچ کس این کار را نخواهد کرد . اما با ارقام کم همیشه مسئله عرضه و تقاضا و امکان فرار از پلیس و غیره ، میزان جریمه خطرها را نیز کم میکند .  در این گونه موارد کم کم سایرین نیز درس خطا کردن و چگونه کم خطر خطا کردن را می آموزند . 


هیچ نظری موجود نیست: