بعد از چهل سال که از فرار آن شخص میگذرد , سوال این است که این شخص و افراد مثل او از چه کانالی امرار معاش میکنند ؟
افراد مثل او را که نمی شناسیم , اما ظاهرا دولت محل اقامت که به او پناهندگی داده , مبلغی را ماهانه به او میپردازد .
اما شاید منبع اصلی درآمد ایشان, کتابهایی است که می نویسد یا نوشته و همچنین مشاورهای که به دیگران می دهد . شبکههای تلویزیونی خارجی (البته به زبان فارسی ) نیز ممکن است به واسطه استفاده از چهره یا سخنان ایشان مبالغی را به ایشان پرداخت کنند.
همه این ارقام مبلغ زیادی نمیشود و کرایه یک خانه کوچک در پاریس یا لندن را با یک زندگی نرمال آن محیط به سختی فراهم می کند.
حال اگر ایشان دارای زندگی تجملاتی در یک خانه در خارج از شهر می بودند , معلوم میشد که در زمان فرار با خود منابع مالی برده یا قبلا فرستادهاند.
کاش کسانی که مثل خاوری از این کشور فرار میکردند این را میدانستند تا مستوجب پیگیری قانونی مثل خاوری نگردند.
پاره ای از نکات جالب و یا تحقیقات شخصی من در عالم مجازی Some interesting research on my own or in a virtual world
۱۳۹۷-۰۶-۰۷
منبع درآمد بنی صدر چیست ؟
۱۳۹۷-۰۶-۰۶
چرایی قلعه ها و پادگانها
پادگانها بخش نظامی قلعه های قدیم بوده اند . در گذشته های دور یک مرکز حکومتی با نیروی نظامی بصورت قلعه در یک منطقه ایجاد میشد . به دلیل امنیت ، کم کم مردم به این قلعه برای سکونت و تجارت می آمدند . با توجه به امنیت و مصرف نیروهای دولتی تجارت در داخل یا کنار این قلعه ها تجارت شکوفا میشد .
از سوی دیگر نیروهای نظامی در شهرها ساکن میشدند تا امکان تهیه آذوقه و سایر مایحتاج را داشته باشند . در جابجایی نیروهای نظامی این اتفاق زیاد می افتاد. بدین ترتیب بخشی از نیروهای نظامی هم در شهرها میماند. جنبه دیگر جذب نیرو برای جنگها بود که گردآوری و تجهیز نیروهای نظامی نیز در به مرکزیت شهرها صورت میگرفت .
بدین ترتیب مراکز نیروهای نظامی ( پادگان ها ) در شهرها شکل گرفتند و ماندگار شدند .
اما امروزه دیگر نیازی به حضور پادگانها در شهرها نیست . امنیت را نیروهای انتظامی تامین میکنند و برای جنگها نیز خود پادگانها بصورت یک هدف ( جهت بمباران یا حمله موشکی ) محسوب میگردد. طبیعی است که این مراکز حمله دشمن را از مراکز جمعیتی باید دور نگاه داشت .
از سوی دیگر مکان مناسب پادگانها کجاست ؟ چه میزان پادگان مورد نیاز است . این را نظامیان باید پاسخ دهند . طبیعی است که چند مرکز فرماندهی در هر گوشه کشور مورد نیاز است و برای هر مرکز فرماندهی برای حمله های خارجی روشهای دفاع هوایی و زمینی و دریایی باید تدارک دیده شود .
در همه این حالات باید مراکز نظامی از مراکز جمعیتی فاصله داشته باشند تا نیروهای غیر نظامی در صورت بروز خطر آسیب نبینند.
ربات نانو سد خراب کن
ترکیه روی دجله و فرات سد ساخته است . دیگر کشورها نیز میتوانند روی رودخانه های مشترک سد بسازند . توافق و موارد مشابه سیاسی نیز جواب نمیدهد . چه میزان اعتبار سیاسی و هزینه دلاری و غیره صرف شده تا آن سد ها روی دجله و فرات ساخته شوند ؟
واقعا تصور اینکه آن سدها را بتوان با مذاکره از میان برداشت ، امری احمقانه است . اما آن سدها واقعا زندگی ملیونها نفر را عراق و سوریه تغییر خواهند داد. از سوی دیگر اقلیم منطقه را نیز دگرگون میکند ، که این امر روی زمدگی مردم ایران تاثیر منفی میگذارد . آیا یک کشور حق چنین کاری را دارد ؟
نبرد نظامی آیا راه کار مناسبی است ؟ مسلما خیر . اما در صورت عدم اقدام نیز ملیونها نفر در سرزمینهای فرو دست از بیماری و کم غذایی خواهند مرد !
بهترین کار استفاده از ابزاری است که مشکل را حل نماید ، به نحوی که کسی متوجه مبدا رویداد نگردد. آن سد باید برداشته شود ، اگر با زبان خوش امکان پذیر نباشد ( که به دلایل هزینه های سیاسی و مالی امکانپذیر نیست ) باید به نحوی برداشته شود که نیروهای دو طرف را درگیر نبرد نکند .
بهترین راه کار استفاده از روباتهای نانو است . میتوان به دانشمندان روباتهای نانو سفارش داد تا ظرف یک سال ( و به تدریج ) سد را سوراخ کرده و جریان آب را به صورت طبیعی در رودخانه راه بیندازد.
امروزه دانشمندان میدانند ، حتی سیلابهای موقتی نیز برای حیات رودخانه مهم است و حذف سیلابها تنوع زیستی منطقه را تغییر خواهد داد .
برای ذخیره آب باید روشهای دیگری در نظر گرفته شود و کارکرد سنتی افزایش زمین های کشاورزی دیگر پاسخگوی نیاز بشر نیست . به نحو دیگری باید برای انسانها غذا تولید کرد .
ماهیت طبیعت و کارکرد طبیعی طبیعت را نباید بیش از این دستکاری نمود .
دانستن اینکه چنین روباتهایی هستند ، خود به خود جلوی اقدامات مشابه دیگر کشورها را در موارد این چنین خواهد گرفت .
نسل کشی میانمار
در سالهای اخیر شاهد نسل کشی های زیادی بودیم. مواردی مثل آنچه آلمان نازی مرتکب شد , در بوسنی اتفاق افتاد و اخیرا آنچه که در میانمار شاهد هستیم.
اگر قوانین بازدارنده بینالمللی داشتیم , این وقایع امکان وقوع نداشتند.
اخیرا در اخبار شاهد زنانی از کره جنوبی بودیم که در زمان اشغال ژاپنی ها بصورت برده جنسی مورد استفاده قرار گرفته بودند . و این در حالی است که دولتی های ژاپنی این موضوع را انکار میکنند!
دادگاهی که برای بوسنی یا آلمان نازی برگزار شد کافی نبود . چند نفر را محبوس کردند یا اعدام نمودند. چه چیز میتواند تمام عمر و بردگی آن پیرزن کره جنوبی را جبران کند. یا چه چیز میتواند جبران وقایع بوسنی باشد , واقعا هیچ چیزی جبران کننده وجود ندارد. حتی اگر تمام مردم صربستان را قتل عام کنند , جبران وقایع بوسنی نیست.
آنچه که میتواند از این وقایع جلوگیری کند , از بین بردن هدف قاتلین و مرتکبین آن وقایع است.
آنها به اسم این که ما و آنها , مال ما و مال آنها این کارها را کردند. این را باید از ایشان گرفت.
باید آنها را جریمه کرد ( همه صرب ها , همه ژاپنی ها و غیره ) مردم صربستان باید خسارت جنگ را بپردازند. همینطور مردم ژاپن.
در این صورت اگر دوباره مثلا دولت میانمار نسل کشی راه انداخت , باید همه مردم برمه پرداخت خسارت کنند و سختی بکشند. در این صورت هیچ رهبر برمه ای توان به راه انداختن گروهی شبه انسان را برای قتل دیگر انسانها نخواهد داشت.
از 2 ملیون و اندی مسلمان میانمار 700 هزار نفر به بنگلادش رفتهاند. بقیه چه شدند ؟
دولت میانمار باید پاسخگو باشد . تحویل دادن عاملیت قتل ها هم دردی را دوا نمیکند . همه مردم میانمار که در این کار شرکت کردند , یا شاهد بودند و یا اطلاع داشتند و ممانعت نکردند ( به طور ضمنی موافقت کردند ) در این امر شریک هستند و باید نه تنها ضرر و زیان کسانی که مورد ظلم واقع شدند بپردازند , بلکه باید صندوقی که برای جلوگیری از این وقایع است را پر کنند. در تمام طول نسل مردم حاضر باید نیمی از درآمد همه مردم میانمار به این کار اختصاص یابد .
با این کار هیچکس دیگری فکر انجام وقایع مشابه را نخواهد داشت .
۱۳۹۷-۰۶-۰۵
کنترل پروژه
پارامترهای " ارزش کسب شده " و " زمان کسب شده " که امروزه برای اندازه گیری و قضاوت روی پروژه ها استفاده میشوند ، روشهایی کارفرمایی هستند . این کارفرماها هستند که علاقمند هستند بدانند پروژه جلوتر است یا عقب تر ، چقدر عقب تر یا چقدر جلوتر است . این موارد کمتر توسط خود مجریان پروژه مورد توجه و استفاده قرار میگیرند .
"در اینجا روشی پیشنهاد میگردد که توسط پیمانکار و کارفرما قابل استفاده است "
دو گروه فعالیت وجود دارد . روی مسیر بحرانی و بقیه ( که اگر با تاخیر مواجه شوند ممکن است در مسیر بحرانی قرار گیرند )
" اس کرو " برای فعالیتهای مسیر بحرانی ( فقط ) میتواند به ما اعلام نماید که مطابق برنامه پیش میرویم و یا عقب هستیم .
این نمودار اس به تنهایی کافی نیست. ما گزارشی میخواهیم تا بدانیم که در چه میزان خطایی قرار داریم یا چقدر وقت داریم تا فعالیتی به مسیر بحرانی اضافه شود و یا مسیر بحرانی را تغییر دهد . این آیتم نیز از اهمیت برخوردار است .
منحنی زمان بحرانی تا فعالیتی به مسیر بحرانی اضافه شود ، نیز میتواند پیشرفت فعالیتهای غیر بحرانی را نمایش دهد. ( همیشه یک یا چند فعالیت هستند که کمترین فاصله را از مسیر بحرانی دارند . با تاخیر فعالیتها و کاهش شناوری آنها این فاصله زمانی کاهش خواهد یافت و خطر تغییر مسیر بحرانی ممکن است اتفاق بیفتد . هدف از کنترل اجرای سایر فعالیها این است که جلوی تاخیر بیش از اندازه فعالیتهای دیگر گرفته شود )
تا اینجا دو منحنی " اس کرو " مسیر بحرانی " و منحنی خطر تغییر مسیر بحرانی را داریم . با این دو منحنی میتوان پروژه را با اطمینان کنترل کرد . ( در هر پریود زمانی میزان پیشرفت در برنامه وارد میشود و انطباق پیشرفت مسیر بحرانی را با برنامه میتوان استخراج نمود. از سوی دیگر میزان حداقل شناوری فعالیتها را نیز میتوان مشاهده و برداشت نمود)
گر چه کنترل پروژه روی فعالیتهای اجرا شده است ، ولی میخواهیم پیش بینی آینده را داشته باشیم ، هر دو سیستم متداول " ارزش کسب شده " و " زمان کسب شده " روی گذشته صحبت میکنند ( چقدر کار انجام داده ایم و چقدر عقب افتاده ایم ). در حالی که سیستم پیشنهادی روی کنترل آینده بر اساس فعالیتهای گذشته تمرکز دارد . تاخیر روی مسیر بحرانی زمان پایان واقعی را مستقیما نشان خواهد داد. در اینجا گزارش "فعالیت مبنا" مد نظر قرار گرفته و نه " ارزش مبنا "( پولی یا زمانی )
به زبان دیگر در اینجا آنچه انجام نشده سنجیده میشود . نه آنچه انجام شده است . بر اساس آنچه انجام نشده ( نسبت به برنامه ) میتوان تاخیر پروژه را محاسبه نمود.
در نمودار دوم تاخیر فعالیتهای غیر بحرانی مجاز شمرده میشود ( یعنی فعالیتها میتوانند از شناوری استفاده نمایند ). تا جایی که به نزدیکی مسیر بحرانی نرسند.
معمولا دستور کار بر اساس برنامه مصوب به کارگاه میرود و مدیر پروژه و کارفرما با این دو گزارش میتوانند کنترل نمایند تا پروژه مطابق برنامه پیش خواهد رفت یا نه . با این کار سیگنالهای هشدار را قبل از وقوع میتوانند دریافت نمایند .
گزارش مالی پروژه علاقه مندی دیگری است که به اتمام به موقع پروژه مستقیما ربط پیدا نمیکند . ( سایر فعالیتها میتوانند عقب یا جلوتر از برنامه باشند به نحوی که برای پروژه مشکلی پیش نیاید ) کنترل این دو آیتم باعث میشود تا هزینه ها تفاوت فاحش از برنامه نداشته باشند.
چرا سیاستمداران به مشاوره های اقتصاد دانان کمتر توجه میکنند ؟
زیرا آنها همه چیز را نمیدانند و با دید همه جانبه نظرات اقتصادی نمیدهند. چقدر خوب بود اگر اقتصاد دانان از جایگاه خود خارج میشدند و بعضی چیزهای مهم دیگر را نیز به عنوان ورودی تئوریهای اقتصادی مد نظر میگرفتند و سپس توصیه های اقتصادی میدادند .
سیاستمداران بیشتر به سخنان کارشناسان استراتژیست و امنیتی ( داخلی و خارجی ) توجه میکنند تا اقتصاد دانان . همه میدانند باید نرخ ارز در بازار مشخص شود . یا تورم ناشی از چاپ پول توسط دولت است و غیره . اما سیاستمداران که این کارها را نمیکنند دلیل دارد .
بدترین دلیل آن این است که میخواهند سیستم ناکارآمد کار کند یا خود را در جامعه مطرح کنند و از خود اسم نیکو بگذارند ( که نجات بخش فلان بود و امثال این ) . اگر خواسته ها و دلایل سیاستمداران را میدانستند بر اساس محدودیتهای موجود ، پیشنهادات عملی اقتصادی میتوانستند ارائه نمایند و بالطبع سیاستمداران آن را بکار میبستند .
از سوی دیگر وقتی اقتصاد دانان میبینند که سیاستمداران موارد بدیهی را اجرا نمیکنند ، آیا نباید مسیری را پیش ببرند که منتج به اجرای کار درست اقتصادی باشد ؟
برای این کار ابزارهایی را در اختیار دارند . مثلا لابی گری در هیئات دولت و مجلس میتواند مفید باشد . چاپ مقالت غیر تخصصی که توسط مردم عادی قابل فهم باشد ، برای روشنگری عمومی و حتی انتقال موضوع به بدنه افراد امنیتی کشور ( تا آنجا که توان دارند . چون برای آنها امر غیر تخصصی است ، با زبان ساده به نحوی که برای شنونده جا بیفتد )
متخصصان ما که اینگونه با موارد بدیهی اقتصادی روبرو میشوند ، وای به حال غیر متخصصان جامعه ، از غیر متخصصان چه میتوان انتظار داشت ؟
۱۳۹۷-۰۶-۰۴
مترسک
وقتی ظالمان به قدرت را به دست گیرند و البته هوشمند هم باشند ، نگران شورش مردم خواهند شد . برای همین یک حرف منطقی را مطرح میکنند. اگر بر ظالم بشورید و او را از میان بردارید ، چه کسی جای او خواهد نشست ؟ چه میزان از مردم کشته شده و صدمه خواهند دید ؟ چه برنامه ای برای این که آن فرد جدید ظالم نباشد دارید ؟
مردم متخصص این امور نیستند . آنها درگیر معیشتی هستند که شرایط ظلم برایشان باز گذاشته است . در قوانین و و ضعیت فعلی تلاش زیاد و کسب منافع کم فرصت تفکر و اندیشه را از اکثریت میگیرد . بدین ترتیب اکثریت کاری نمیتوانند بکنند.
اما از جانب اقلیت همیشه خطر وجود دارد . راه درست این است که رهبزان اقلیت ها را کشته یا در بند کنند . بدین ترتیب رهبران اقلیت بصورت گروگان در دست ظالمان خواهند بود .
اما افراد جدا از همه چیز چه ؟ همیشه امکان دارد یک نفر استثنا پیدا شود و ظالم را ( ترور ) نابود کند.
بهترین روش داشتن مترسک است . یک مترسک میتواند توجه را به خود جلب کند . در صورت پیدا شدن یک " میرزا رضای کرمانی " ( که ناصرالدین شاه را کشت ) برای نابود کردن مترسک ، ظالم واقعی میتواند به خونخواهی مترسک خونریزی نماید و دشمن های بالقوه و هر آن کس را که خواهد نابود نماید .
این چرخه کارایی دارد . از حکومتهای بنی امیه و بنی عباس در دوران هزاره بعد از اسلام و در دودمان ساسانی نیز شاهد این ماجراها بودیم . شاید قبل از آن نیز وقایع مشابه با پادشاهان قبلی داشته باشیم . اما همه این سیستمها با رویدادهایی نابود گردیده اند . آنچه ما خواست خداوند و مشیت الهی مینامیم .
طرح چند مرحله ای چین برای رشد قدرت جهانی چین
۱۳۹۷-۰۶-۰۳
مزیت نسبی ایران در تجارت در جهان
کشورهای دنیا هر یک در زمینه ای که در آن از مزیت نسبی برخوردارند ، توسعه یافته اند و با آن زمینه ها وارد بازی تجارت بین المللی شده اند . ما نیز باید بر اساس مزیت های نسبی خود با دیگر کشورها وارد بازی تجارت شویم .
آنچه امروز ما برای عرضه داریم انرژی سوختهای فسیلی است . میتوانیم در سایر انواع انرژی نیز رشد کنیم و حرفهایی برای گفتن داشته باشیم .
این زمینه ای است که جا برای توسعه در آن بسیار زیاد است و باعث توسعه صنعت های مختلفی خواهد شد .
از توسعه دانش مواد و فلزات تا تولید نیمه هادی ها و علوم جوی و سیالات و علوم دریایی و ستاره شناسی و بسیاری علوم نظری و کاربردی دیگر که هم اکنون دانش آن در کشور موجود است . اما به هر دلیل این توان بصورت بالقوه در نیامده است . میتوان توانهای بالقوه را بصورت بالفعل در آورد و تا حدود زیادی نه تنها در زمینه های سنتی تولید و صادرات انرژی اقدام نمود ، بلکه در زمینه های انرژی های پاک نیز فعالیت نمود و کالا و خدمات مرتبط با آن را به جهانیان عرضه داشت .
رویکرد آینده اقتصاد ایران
در آینده ایران تجارت خود با بسیاری کشورها را توسعه خواهد داد. این توسعه به نحوی خواهد بود که علاوه بر منافع مستقیم اقتصادی ، یک حوزه امنیت اقتصادی برای طرفین فراهم آید .
از سوی دیگر قدرتمندان تجارت آینده ، یعنی چین و هند ، در همسایگی ما هستند . باید به نحوی با این اقتصادها تعامل داشته باشیم که چنانچه با یکی از ایشان دچار تضاد منافع شدیم ، پایه های اقتصادی کشور متزلزل نگردد.
اقتصاد بزرگ دیگر همسایه ، روسیه است . به راحتی میتوان ارتباطات قوی بین تجار طرفین ایجاد نمود ، به نحوی که هزینه جدا شدن اقتصادی برای طرفین زیاد باشد . از سوی دیگر قدرت نظامی و اقتصادی روسیه رو به کاهش است ( نسبت به بقیه بازیگران اقتصادی و نظامی جهان ) . در این راستا روسیه برای ایران خطر نیست .
کشورهای غربی گر چه در طول تاریخ چند صد ساله مشکلات بزرگی برای کشور ما ایجاد نموده اند ، اما در اینده به عنوان پشتوانه ایران خواهند بود . علت آن نیز خطر بالقوه ای است که از سایر کشورهای بزرگ آسیایی اروپا و غرب را تحدید میکند.
از منظر اقتصادی فعالیتهای توسعه ای در زمینه انرژی در همه کشورهای رنگی برای دو طرف منافع کوتاه و بلند مدت خواهد داشت . رنگ نشدن سایر کشورهای اروپایی به منزله عدم ارتباط نیست ، بلکه کشورهای رنگی معرف تجارت با حجم بالا بین طرفین است .
ایجاد بستری در کشور که توان ارائه کالا و خدمات به حجم و میزان گسترده را برای همه این کشورها ایجاد کند ، از اهمیت بالائی برخوردار است . لذا باید با سرمایه گذاری داخلی و خارجی ، زمینه های رشد تکنولوژی های نو و بیزنس های جدید را در کشور ایجاد نمود .
خط ویژه اتوبوسرانی یا مسیر خلوت خواص!
یکی از ویژگیهای خط ویژه اتوبوسرانی این است که خودروهای امداد نیز از آن استفاده میکنند. ( که امر خوبی است ) اما سوءاستفاده یا شاید دلیل ایجاد مسیر خلوت در دل ترافیک پایتخت این است که گروهی خواص برای تردد از آن استفاده می کنند!
با توجه به مشاهدات آقازادهها و حواشی ایشان, استنباط فوق دور از ذهن نیست.
لازم است جلوی سوءاستفاده های اینچنینی گرفته شود , حتی خودروهای امداد در زمان غیر ماموریت نباید در مسیر اتوبوس ها تردد کنند . این امر باید کنترل و خاطی به اشد مجازات برسد .
ای گروه عاشقان چه کنیم بهتر باشد؟
فرض کنیم گروهی عاشق کنار یکدیگر باشند و هر کار بتوانند بکنند , بهتر است چه کنند ؟
با یکدیگر بنشینند و آنچه باید انجام دهند لیست کنند و هر کس سهم خود را پیش برد .
موارد بسیار زیادی در زمینه های مختلف وجود دارد که باید در کشور اصلاح شود .
در گذشته های دور گروهی به نام " اخوان الصفا " دور هم جمع شدند و تمام دانش آن روز را در مجلدهایی گرد آوری نمودند . این افراد از خود اسمی باقی نگذاشتند و نویسندگان کتب را با " اخوان الصفا" امضاء میکردند.
این فرصت برای ایرانیان نیز ممکن است بوجود آید که فرصت اصلاح همه چیز در اختیار مردم ایران زمین فراهم آید . از کجا باید شروع کرد و چه مواردی باید مورد اصلاح قرار گیرد.
بزرگمهر میفرماید " همه چیز را همه کس دانند " بنابراین همه مردم ایران هستند که میدانند باید چه کنند. اما همگی دور یکدیگر نمیتوانند جمع شوند.( خواص میتوانند دور هم جمع شوند )
جا دارد در بستر رسانه های اجتماعی محیطی فراهم آید تا مواردی که باید اصلاح شود مشخص گردد و هر کسی که توان آن را دارد که در بخشی فعالیت نماید ، اعلام آمادگی کرده و بصورت گروه های غیر دولتی فعالیت در آن زمینه ها را شروع نمایند .
اصلاحی روی موتور تسلا
راندمان موتور تسلا از سیستم های احتراق داخلی بیشتر است. ( حدود دو برابر )
اما آنرا برای تولید برق از فشار آب نیز میتوان بکار برد.
با مخروطی کردن دیسکها و شیار دار شدن سطح ( ناشی از روش تولید دیسک مخروطی ) راندمان کار بالاتر خواهد رفت .
جا دارد روی این نوع موتور بیشتر کار شود .
۱۳۹۷-۰۵-۳۰
لزوم اصلاح و توانمند سازی نیروهای نظامی کشور
ما نیازمند نیروهای نظامی هستیم که بتواند از از منافع ملی ما پاسداری کند . علاوه بر تجهیزات باید به حقوق و مواجب نیروهای نظامی نیز رسیدگی نمود. حقوق کافی برای کسانی که انتظار داریم در زمان مناسب از جان خود برای کشور بگذرند لازم است . همچنین این افراد باید در مکانهای مناسب و به دور از مردم غیر نظامی زندگی نمایند . روحیات این افراد با مردم عادی تفاوت دارد و ضمن حفظ این روحیات نظامی باید آنرا تشدید نیز نمود. از سوی دیگر اعمال قدرت نظامی بر مردم کشور امر نامبارکی است که باید از آن جلوگیری بعمل آید .
تجهیزات نظامی در قرن 21 بسیار پیچیده هستند . لذا برای پشتیبانی از این صنایع لازم است صنایع داخلی بخش خصوصی قدرتمند شده و در زمینه های لازم بصورت اقتصادی و با قدرت فعالیت نمایند . این صنایع به عنوان پشتوانه صنایع نظامی خواهند بود.( جایی که بخش خصوصی نباید در آن وارد گردد یا به هر عنوان نمیتواند در آن زمینه فعالیت کند – گر چه باید این بخش را کوچک کرد ، یعنی حوزه فعالیت بخش خصوصی را توسعه داد )
صنایع هواپیما و کشتی سازی با انواع ابعاد و مقولات حمل بار و مسافر از جمله این صنایع هستند . ساخت تجهیزات تحقیقاتی در زمینه دریا و غیر آن برای تولید تجهیزات زیر سطحی و فوق سطحی از دیگر مواردی است که نیازمند بررسی و اقتصادی سازی شرکتهای بخش خصوصی در این حوزه ها است . برای رشد لازم است ، کارخانجات کارخانه سازی را وارد کنیم و بصورت بومی توسعه دهیم . تنها وارد کردن کارخانجات کافی نیست . چیزی مشابه صنعت خودرو سازی یا فولاد سازی فعلی ایران خواهد شد . نیازمند توسعه مداوم انواع صنایع در همه بخشها هستیم . در آن صورت صنایع فلز کاری ما میتواند مواد اولیه به روز صنایع نظامی را تهیه و ارائه نماید . این مواد در بازار داخلی و خارجی نیز قابلیت عرضه خواهند داشت .
طراحی ساختار نظامی آینده ایران نیز مورد دیگری است که بعد از ادغام نیروهای نظامی باید بصورت مستمر و ادامه دار انجام گیرد . ساختار نظامی نیز مانند همه ساختارهای داخلی کشور باید بصورت مستمر به روز آوری گردد. با این روش امکان داشتن یکی از بهترین سازمانهای نظامی جهان را خواهیم داشت .
طبیعی است که واحدهای نظامی نباید به امور اقتصادی بپردازند . اما اشکالی ندارد نظامیان ثروتمند باشند و بتوانند از ثروت خود استفاده نمایند . البته به نحوی که به وظایف نظامی ایشان خدشه ای وارد نیاید .
دیدگاهی در داستان ایوب (شناخت سخت ترین سختی ها )
میگویند هر داستانی از یک جا شروع میشود و در جایی تمام میشود . کارهای هدفمند معمولا در آن زمان که برنامه ریزی میشوند ، ابتدا و انتهایشان را مشخص میکنند. سپس وقایع میانه را طرح مینمایند.
در خصوص داستان حضرت ایوب نبی نیز ابتدا و انتهای کار دارای اهمیت بود و به وضوح در خصوص آن توضیح داده شده ، اما وقایع میانه که دارائی ها و نزدیکان ایشان از دست رفته اند و به چه طریق و طی چه فرآیندی چنین شد و اینکه به چه مکانیزمی ایشان از جمع کناره گرفته اند ، توضیح مشروح نداریم . اما در خصوص پایان ماجرا توضیح مشروح داریم .
نکته ای که داریم این است که برای آخر داستان ایوب نبی ، سخت ترین رویداد ممکنه باید اتفاق می افتاد تا صبر صابر ترین انسانها به آخر برسد . پس آنچه روی داد آخرین مورد صبری است که میتوان متصور بود . اما صابر ترین افراد نیز در آن موضوع نتوانست صبر کند . بنابراین در صبر نیز نباید تصور کرد ، فردی ممکن است از صابرترین افراد پیشی بگیرد .
گر چه آن رویداد محقق نشده بود . این نیز از زیبایی طراح و گوینده داستان است . که امری بر شخصی مشتبه شد و صبرش تمام شد . یعنی آن اتفاق سخت نیز به منصه ظهور نرسید . اما اثر ذهنی آن برای ایوب همان بار تحمل نکردینی شد .
پس سخت ترین موارد را بیان داشت . و در انتها یک زیبایی دیگر بر همه زیبایی های موجود افزود .
دیگر آنکه خداوند به ایوب آموزش داد که قسم را نباید شکست و چگونه قسم را اجرا کنید تا شخص مظلوم آسیب نبیند. در واقع عقل و تفکر را در مقابل عصبیت و عدم تفکر و خشم ، به بشر آموخت و تذکر داد .
۱۳۹۷-۰۵-۲۹
۱۳۹۷-۰۵-۲۸
ضمانت مالی پروژه های با بیمه
افراد حقیقی یا حقوقی پروژه هایی را تعریف میکنند و توسط پیمانکاران بخش عمومی یا خصوصی شروع میکنند . اکثر پروژه های بخشش خصوصی و عمومی نیمه کاره دچار مشکلات مالی شده اند و عقب افتادن اتمام آنها ضررهای زیادی را متوجه کشور نموده است .
حتی در پروژه های خصوصی نیمه کاره نیز منابع کشور نیمه کاره رها میشود. از این رو دولت حق دارد به این پروژه ها تذکر داده که زودتر باید تمام گردند . یا با سخت گیری شروع پروژه های خصوصی را تحت نظارت داشته باشد به نحوی که در زمان مقرر به اتمام برسند .
این کار تنها با وارد نمودن شرکتهای بیمه در مقوله پرداخت پروژه ها عملی است . یک گردش نقدینگی را کارفرما ( خصوصی یا عمومی ) ضمانت میکند و آنرا از منابع پیش بینی شده خود به شرکت بیمه وعده میدهد . با انتخاب پیمانکار قرارداد باید به نوعی باشد که کارفرما امکان متوقف کردن کار را نداشته باشد . کیفیت توسط شرکتهای کنترل کیفیت باید سنجیده شود و کمیت نیز توسط شرکتهای معتبر کنترل کمیت قابل کنترل است. ( شرکتهای کنترل کمیت و کیفیت هم اکنون در خصوص کالا و خدمات ورودی به بنادر کشور نیز فعال هستند )
کارفرما به عنوان مالک طرح ، ابتدا صورت مسئله را طرح میکند و در مرحله بعد هزینه را به تدریج پرداخت میکند و در نهایت همان را که تعریف نموده بود تحویل خواهد گرفت . اگر کارفرما در میانه کار با مشکل تامین هزینه روبرو گردید ، شرکت بیمه ملزم به پرداخت هزینه مطابق برنامه زمانبندی است و اصل پول و جریمه آنرا از کارفرما طلب خواهد نمود . این شرکت بیمه است که ریسک عدم تامین مالی کارفرما را مطقبل میشود و در این میان یک درصدی به عنوان دستمزد طلب میکند . شرکتهای بیمه میتوانند روی این درصد با یکدیگر رقابت کنند . طبیعی است که کارفرماهای خوش حساب ، تخفیف بیشتری در کار با شرکتهای بیمه دریافت خواهند کرد . این گونه اقدامات باعث میشود که کشور پروژه نیمه کاره نداشته باشد . ( برای پروژه های نیمه کاره موجود کار دیگری باید کرد . اما پروژه های جدید را میشود در قالب اینگونه طرح ها به گردش در آورده تا مطمئن گردیم دیگر پروژه های نیمه کاره نخواهند ماند )
دریای مازندران چگونه اداره شود خوب است ؟
هر کسی سعی میکند در بازیهای مشابه سهم بیشتری را داشته باشد ، اما جدای از اینکه چه کشوری چه سهمی داشته باشد ، دریای مازندران باید بصورت یک کل دیده و مدیریت گردد. لذا باید یک شرکت سهامی تشکیل گردد و کلیه منابع و دارایی های آنرا یکجا مدیریت کند. در این صورت برداشت نفت از یک بخش دریا ، به سایر بخشها ( مثلا انقراض ماهی خاویار ) فشار وارد نخواهد کرد . در نهایت این شرکت سهامی نیز سودی خواهد داشت . این سود با توجه به حق السهم طرفین قابل تقسیم است . در آبهای ساحلی همانند خاک داخلی کشورها همه کشورها میتوانند بهره برداریهای مناسب را انجام دهند .
این که دنیا نیازمند نفت و گاز دریای مازندران است ، بحثی است که اگر یکی از کشورها آن را ندیده بگیرد ، با ضرر و مشکلات مواجه میشود . با تشکیل یک شرکت سهامی ، همه شرکت های کشورهای مشرف به دریا میتوانند با قرارداد شرکت دریای مازندران وارد تولید و استخراج و انتقال نفت و گاز دریای مازندران گردند . در کنار آنها شرکتهای خارجی نیز میتوانند برای کارهای تخصصی وارد صحنه شده و از ارزش افزوده حاصله بهره لازم را ببرند.
بریتانیا با توسعه نیروی دریایی توانست ابر قدرت زمان گردد ، امروز چه آیتمهایی مایه ابر قدرتی است و چه کشوری بدنبال آن است ؟
توسعه نیروی دریایی دو امتیاز را برای بریتانیا داشت . ابتدا وسیله حمل و نقل به همه جای کره زمین را در اختیار آن گذاشت و از سوی دیگر به واسطه نصب چند دستگاه توپ جنگی روی کشتی ها ، برتری نظامی را نیز ضمیمه توان حمل و نقل و تجاری بریتانیا نمود. ( البته پس از درگیری نظامی سخت با رقبای اسپانیایی و فرانسوی )
امروز نیز راه های ارتباطی به مرکزیت کشور برتری جو از اهمیت زیادی برخوردار است . از سوی دیگر برتری نظامی نیز مهم است . این دو در کوتاه مدت بدست نخواهد آمد . پس طرح بلند مدت برای این موارد باید کشیده شده باشد . از سوی دیگر راه های حمل و نقل آینده چگونه خواهند بود ؟ تنها کشوری که در ابعاد جهانی در حال توسعه راه ها به مرکزیت خود است ، کشور چین است . این شاید به این معنا باشد که بصورت بالقوه چین در مسیر قدرت تجاری قالب درآمدن پیش میرود ، اگر برنامه های نظامی آینده محور هم داشته باشد ، حتما در مسیر ابر قدرت شدن جهانی چیزی مانند بریتانیا در اوج قدرت درایی پیش میرود.
در امور نظامی گام بعدی چه خواهد بود . همه کشورهای مهم روی نسل 5 هواپیماهای نظامی طرحهای را دارند و گام بعدی توسعه را در فضا دنبال میکنند.
اما در میان همه کشورها چین به تنهایی قصد دارد ایستگاه فضایی مستقل داشته باشد . همچنین در نظر دارد پایگاه ثابت تحقیقاتی در کره ماه ایجاد نماید .
در مقام دنباله روی چین ، مشاهده میکنیم که ایالات متحده آمریکا نیز در صدد ایجاد نیروی نظامی فضایی برآمده و بودجه محدودی را برای آینده به این امر اختصاص داده است .
جدای از مشکلات جهانی مثل گرم شدن کره زمین و امکان وقوع تغییرات اقلیمی بسیار عظیم در سطح کره زمین و مشکلات منطقه ای مثل خشکسالی و مهاجرت های داخلی و خارجی کشورها ، رقابت اقتصادی و نظامی و توریم و رکود منطقه ای و جهانی ، باید مراقب ظهور و اثرات یک قدرت بی رقیب جهانی در سیاره زمین بود.
قدرتی که میتواند از ماه زمین بصورت پایگاه فرماندهی همه چیز را روی زمین زیر نظر داشته باشد و در صورت نیاز اقدامات لازم را صورت دهد . با توجه به این که انرژی خورشیدی در ماه ( و پایگاه های مدار گرد ) تقریبا بینهایت است ، قدرت نظامی این پایگاه ها بسیار زیاد خواهد بود . از سوی دیگر دسترسی به این پایگاه ها مشکل و همچنین پر هزینه است کشورهای کمی توان مقابله با آن را دارند .
در این میان ما به عنوان کشوری در خاور میانه چه میتوانیم بکنیم و چه برنامه هایی در آینده باید داشته باشیم که بیشترین سود را برده و کمترین ضررها را متحمل گردیم ؟
واقعیت اقتصاد نگاه از بیرون – نگاه از درون به ایران
وقتی از درون به اقتصاد ایران نگاه میکنیم ، توصیه ها و اتفاقات در کنار دیدگاه ها و دو گروه اصلاح طلب و اصول گرا را شاهد هستیم . اکثر انتخابات اخیر بر مبنای انتخاب بد به جای بدتر صورت گرفته و در اواخر دوره های ریاست جمهوری همه رئیس جمهوری ها تقریبا یک افزایش 3و نیم برابری نرخ تبدیل دلار به ریال را شاهد بوده ایم .
جدای از سلایق و گفته ها ، یک جریان یکنواخت اقتصادی در یک جو کاملا امنیتی ( به این معنی که همه چیز با اولویت قرار دادن مسائل امنیتی سنجیده میشود) پیش رفته . یک گروه خاص از ابتدا تا امروز بر سر قدرت بوده اند و در میان خود سمت ها و مناصب را تقسیم کرده اند . گاه بعضی از ایشان نسبتب ه بقیه جبهه گرفته و دوباره به دوستان قدیم خود بازگشته اند. در واقع مانند یک دیگ که نخود و لوبیاها به تدریج بالا و پائین میرود مشاهده شده اند . از خارج از دیگ کسی به دیگ وارد نشده است .
اما از دید بیرونی فراز و فرودهایی در اقتصاد مشاهده میشود. بعضی افراد که انتخاب شده اند باعث باز شدن درها شده و توانسته اند با جامعه خارج ارتباط برقرار کنند . بعضی دیگر نه بصورت تهدید برای جامعه جهانی خود نمایی کردند و موجب جبهه گیری جامعه جهانی شده اند ( مثل احمدی نژاد که همزمان باعث محبوبیت او در جوامع مسلمان به دلیل جبهه گیری شدید ضد اسرائیلی اش شد )
در این میان واقعیت نه این است و نه آن . اقتصاد کشور در اختیاز ذی نفعانی است که بسیاری از آنها در گروه های داخلی ایران هستند و یا با آنها ارتباط دارند . هر شخص یا گروهی محدوده عملکرد و فعالیتی دارد . این اواخر محدوده گروه ها با یکدیگر برخورد کرده و این تعارض با کدخدا منشی حل شده است . ( داستان کرباسچی و یا ال سی خیلی زیاد داخلی با نتیجه فرار خاوری و غیره .
از سوی دیگر بدهی بسیار زیاد بخش عمومی ( دولت و هیات حاکمه ) روی تولید ناخالص داخلی فشار آورده و کمر اقتصاد را خم نموده است . چه زمانی کمر اقتصاد روی این فشار فزاینده بشکند ، معلوم نیست . ( و البته اقتصاد دانان نیز در این خصوص صحبتی نمیکنند ) از سوی دیگر مکانیزم اقتصادی کشور روی رشد اقتصاد عمومی است و این فشار دائما بیشتر خواهد گردید . اما هر چیزی حدی دارد و دیر یا زود اقتصاد به حدود مرزی خود خواهد رسید . در آن صورت تورم فزاینده در کنار رکود شدید ( خیلی بیشتر از آنچیزی که شاهد بودیم ، شاید چیزی شبیه ونزوئلا )
تنها موردی که برای تداوم اقتصاد به نظر میرسد ، اصلاح ساختاری اقتصاد است که نیاز به جراحی دارد و برای اینکار اولا بیمار باید رضایت نامه را امضا کند ( مجلس برای اصلاح سیستم اقتصادی قانون تصویب کند ) ، در ثانی باید یک طبیب حاذق این کار را انجام دهد ( طبیب هم باید رضایت به جراحی بدهد – عواقب سختی در صورت موفقیت یا عدم موفقیت جراحی برای طبیب قابل پیش بینی است ) لوازم و تجهیزات و گروه جراحی فراهم باشد .
امید است که با کمترین هزینه برای کشورمان همه مشکلات اقتصادی داخلی و خارجی حل گردند .
۱۳۹۷-۰۵-۲۷
نکته ای در مورد دیه زن و مرد
گر چه مرسوم است دیه زن را نصف مرد حساب میکنند و در شرایطی که قاتل زن مرد باشد ، یا نصف دیه را طلب میکنند و یا به میزان نصف دیه پرداخت نقدی صورت میگیرد ، اما از وجهه دیگری نیز میتوان به قضیه نگاه کرد .
در قرآن دیده ایم که کشتن یک فرد بی گناه را برابر کشتن همه آدمها میداند. بنابراین ،کشتن بیگناه نصف یک نفر ( مرد ) هم برابر نصف همه مردم میشود که بنابراین در هنگام قصاص برابر کشتن یک مرد میگردد.
آنچه از این دو حالت استنباط میشود ، تفاوت دیه در مورد گناهکار است .
اگر زن گناهکاری توسط مردی کشته شود ، در آن صورت نصف دیه به او تعلق خواهد گرفت . اما اگر زن بی گناه باشد ، این قتل برابر با نصف مردم روی زمین میشود که در مقابل قتل یک مرد گناهکار ( مرتکب قتل شده ) قتل او را توجیه میکند و دیه برابر یک مرد و زن در این حالت برابر میشود.
با توجه به پیچیدگی امر و نیاز به تخصص همه جانبه نیاز است در این گونه موارد متخصصین نظر دهند . چون بظاهر در قانون این مقوله گناهکاری یا عدم گناهکاری زن دیده نشده بود و تفاوت عقلی حکم از قرآن استنباط میگردد ، لذا جا دارد متخصصین در این مورد بیشتر تعمق کنند و در صورت نیاز قوانین اصلاح گردد.
تعریف معامله و دسته چک
معامله وقتی اتفاق می افتد که پولی جابجا گردد. قبل از جابجایی پول مذاکره است و تفاهم . حتی اگر اسنادی هم با هم مبادله کنند معامله انجام نشده است . حتی اگر جزو این اسناد حواله پول بوده باشد. تا زمانی که آن حواله نقد نشده پولی جابجا نشده و معامله ای صورت نگرفته . حال اگر کالایی واگذار شده باشد ، نقش امانت را خواهد داشت .
ملاحظه میکنیم که با این منطق استفاده از چک در مبادلات غلط است . ( معایب چک زیاد است و جای آن در اینجا نیست )
معنای چک حواله ای است که بعدا باید پرداخت گردد. این تعهد به عهده افراد نیست . به عهده بانک نیز نیست . هیچ کدام نمیتوانند ریسک ها و موارد ممکن اتفاق افتاده را پوشش دهند . این کار بیمه است که میتواند همه موارد نقد نشدن چک را پوشش دهد . پس جایی که میتواند دسته چک صادر کند ، بیمه است و نه بانک . این بیمه است که به هر دلیل پرداخت کننده با مشکل نقدینگی مواجه شد ، میتواند و ابزار آنرا دارد تا مبلغ چک را تصویه کند.
وارد کردن بیمه در مبادلات جاری مردم و شرکتها مزایای زیادی دارد ، از جمله عدم امکان سوخت شدن مبلغ چک . زیرا آن مبلغ توسط بیمه تضمین گردیده است . افرادی هم که نیاز به اینچنین دسته چک هایی دارند ، میتوانند ضمانت های کافی نزد شرکت بیمه بگذارند که در مواقع کمبود نقدینگی شرکت بیمه بتواند ضرر های خود را مطابق قرارداد جبران نماید.
با وارد شدن بیمه ها به پرداختها و ضمانت مقوله چک توسط آنها انواع زیادی از معاملات امکان تحقق پیدا میکنند . مثل آنکه پرداخت توسط بیمه بصورت نقد انجام شود و صاحب چک در مدتی خاص پول بیمه را تصفیه کند و بسیاری حالتهای مختلف دیگر که شرکتهای بیمه میتوانند روی آنها با یکدیگر رقابت نمایند .
آفریقا ، مکان بعدی تولید ثروت جهانی و سیاست ایران
محل بعدی تولید ثروت آفریقاست این سرزمین با جمعیت زیاد و جوانان متخصص توان تولید ثروت بزرگ را در آینده نزدیک دارد .
اما در جهت سرعت دهی به رشد آفریقا ما چه میتوانیم انجام دهیم ؟
شرق آفریقا به ایران نزدیک است و ما سابقه تجارت چند صد ساله با آن سرزمینها را داشته ایم . این ارتباط استعماری نبوده و طرفین از این تجارت منتفع گردیده اند . میزان محبوبیت و حسن معاشرت ایرانیان به حدی بوده که هنوز هم مردم بخشی از سرزمین آفریقا با افتخار خود را منتسب به شیرازیها میکنند.
اما توسعه تولید محصولات صنایع دستی و عرضه صنایع دستی شرق آفریقا در فروشگاه های صنایع دستی ایران ( و برعکس ) همچنین احداث سد و راه و راه آهن از جمله توانمندیهای مهندسین ایرانی است که در سالهای اخیر در کشورمان نمایش داده شده است .
همچنین ایجاد پایگاه های صادراتی محصولات نفتی و مشتقات آن ( بنزین و محصولات پتروشیمی و غیره ) میتواند باعث رشد و توسعه شرق آفریقا گردد.
ارائه خدمات درمانی و پزشکی تخصصی برای مردم شرق آفریقا ، با توجه به نزدیکی جغرافیایی نسبت به اروپا و همچنین ارزانتر بودن ارائه خدمات درمانی میتواند باب دیگری از ارتباط و بهبود شرایط زندگی دو طرف گردد.
توسعه توریسم دو طرف باعث رفت و آمد بازرگانان دو طرف شده و آ«ها میتوانندزمینه های بیشتری از توسعه روابط تجاری را بین طرفین باعث گردند . فعالیتهای فرهنگی دو طرف مانند ایجاد شبکه های تلوزیونی با برنامه های ایرانی به زبان اهالی شرق آفریقا و بر عکس کانال تلوزیونی آفریقایی در ایران میتواند باعث آشنایی بیشتر مردم و فعالان تجاری دو طرف با یکدیگر گردد.
همچنین کارهای بزرگ دیگری نیز میتواند صورت گیرد که با باز شدن نگاه دو طرف به یکدیگر امکان ظهور خواهد یافت .
آنچه برای جامعه سرزمین ترکیه و سایر همسایگان میتواند بهینه باشد
سرنوشت ترکیه بعد از سقوط امپراتوری عثمانی با نشیب و فرازهایی روبرو بوده است . پیروزان جنگ برای اینکه به مردم سرزمین باقیمانده یک هویت قابل قبول بدهند ، آنها را بازماندگان ترک خواندند و به ایشان اجازه دادند که به قتل عام غیر ترک ها بپردازند . با کشتار ارمنی ها و یونانی ها و سایر فرهنگ های محیطی ، یک جو نژاد محوری شکل گرفت .
آنچه بر ترکیه تا امروز گذشت خود مبحث دیگری است . اما آنچه برای جامعه سرزمین ترکیه و سایر همسایگان میتواند بهینه باشد ، امری است که در اینجا به آن میپردازیم.
مردم ترکیه بازماندگان تمدن بیزانس هستند . همان تمدن مسیحی که کل اروپا را متصرف شد و بعدها به دو پاره شرقی و غربی تقسیم گردید. و در نهایت بیزانس شرقی توسط صلیبیون تصرف شد و ثروت آن به تاراج و به سرزمین ونیز انتقال داده شد .
با سقوط قسطنطنیه توسط مسیحیان صلیبی ، بعدها مسلمانان توانستند آن شهر را نیز متصرف شوند . اما مردم این سرزمین همان مردم بیزانس هستند با همان روحیات و توانمندیها و افتخارات . از سوی دیگر این سرزمین قرابت و نزدیکی به اروپا دارد و همواره خواهان اتصال به اروپا بوده است . اروپای مسیحی نیز به واسطه حجم زیاد مسلمانان ترکیه و جنبه بیشتر آسیایی از این کار سر باز زده است . از سوی دیگر اروپا در مواجهه با آسیا نیازمند یک محدوده حفاظتی است . گر چه امروزه آسیا فعالیتهای تصرف سرزمینی ندارد ، اما ملاحظات امنیتی اروپا نیازمند یک سرزمین حائل جغرافیایی است تا آرامش فعلی خود را حفظ نماید .
بخش بیزانسی ترکیه ، یعنی سرزمینی در حدود شمال دریای مدیترانه میتواند آن بخشی از ترکیه فعلی باشد که قابلیت اتصال به اروپا را دارد . از سوی دیگر سایر جغرافیای فعلی ترکیه با اکثریت کرد ها میتواند به سرزمین اصلی کردها یعنی سرزمین مادها برای تشکیل امپراتوری ایران بپیوندد.
با این رویداد نه تنها امنیت نظامی و اقتصادی اروپا محفوظ خواهد گردید ، بلکه موارد تنش زا مثل سدهای دجله و فرات و تنش های قومیتی کردها به یکباره حل خواهد شد و مردم سرزمین های باقیمانده میتوانند مشکلات منطقه ای خود از جمله مسئله آب دجله و فرات را به دور از پارامترهای کلان جهانی حل و فصل نمایند .
بوفه مدارس و دانشگاهها
اعتدال در معاد و افراط و تفریط در آن
گروهی از معاد ناباوران میگویند بعد از مرگ زندگی دوباره نیست. چگونه بعد از آن که خاک شدیم و سالیان دراز گذشت و اجزای ما در سرتاسر دنیا پخش شد , دوباره این اجزا گرد هم آید و دوباره زنده شویم.
در مقابل تعداد زیادی از مردم قائل به تناسخ هستند و میگویند بعد از هر مرگ زندگی دیگری است و این دنیا دور تکرار باطلی است که بر حسب کردار به موجود بهتر یا بدتر تبدیل میشویم. تنها زمانی میتوان از این دور خارج شد که کارهای بسیار خوب کنیم و انسان وارسته ای شویم .
موحدین هم میگویند , آخرتی هست و حسابی و کتابی . جزئیات اعمال سنجیده شود و در آخر معلوم می گردد که فرد مثبت بوده یا منفی - چه میزان از اعتدال خارج شده و چه میزان در اعتدال انسانی بوده است.
نگاهی به اهل تناسخ و اعتقاد موحدین نشان میدهد که این دو شباهت دارند . در مقوله بازگشت مشترک هستند , اما در نوع بازگشت و بعد از آن تفاوتی بین آنها وجود دارد.
به نظر میرسد که یکی از ایشان عقیده خود را از دیگری گرفته باشد . یا اصل آن دومین با اولی یکی بوده و در طی زمان تغییر یافته تا به امروز رسیده است.
گروه سوم منکر معاد را نیز رجوع به خود ایشان باید داد. آیا از آمدن و رفتن ایشان هیچ مقصودی نبوده و بر حسب تصادف آمدهاند و هر کاری کردهاند, اثر و سودی دائمی برای ایشان ندارد؟
اگر میگویند ندارد که به راحتی زندگی کنند و این چند روزه را سپری کنند.
ما موحدین, با هدف زنده ایم و مقصد و مقصودی داریم . خداوند در کتب آسمانی ما وعده نیکو به ما داده و دیگران را در آخرت توبیخ خواهد کرد که مگر از ایشان پیمان نگرفته که خداوند یکی است و هم او خدای ایشان است. آنها را به خداوند حواله میدهیم که بهترین داور است . بخشنده و مهربان است و آنچنان خوب که وصف نمیگنجد. مدح او را فقط او میداند و ...
آخرین تصویر هیتلر
۱۳۹۷-۰۵-۲۴
مالکیت در جوامع بشری
آن چیزی که بیش از هر چیز افراد روی آن مالک هستند ، خود ایشان میباشد . اما مالکیت افراد روی خودشان هم نامحدود نیست . افراد حق ندارند خود را نابود کنند . همچنین حق ندارند رفتاری کنند که به خود صدمه بزنند.
این موارد عقلی و عرفی است . ( پذیرش خودکشی بیماران در اروپا بحث استثنا ها است که جای آن در اینجا نیست )
نظر به این که بشر حتی روی خودش مالکیت مطلق ندارد ، طبیعی است که روی سایر چیزهایی که میتواند به تملک بگیرد نیز مالکیت مطلق نخواهد داشت . بنابراین آنچه افراد تحت تملک خود در می آورند برای هدف و مقصودی است . این هدف و مقصود در طول تاریخ و در مکانهای مختلف معانی متفاوتی پیدا کرده است .
اما در دین های ابراهیمی ، مالک اصلی وجود ما و جهان هستی خداوند است . و این بدن ابزاری است که برای رسیدن به مراتب بالای انسانی به " امانت " داده شده است . از این که بدن ما امانت است ، در ادیان ابراهیمی خرید و فروش کل یا جزء بدن ممنوع است . ( فروش خون و کلیه و غیره ) اما فداکاری و بخشش ممدوح است . یعنی هدیه دادن خون و کلیه به افراد نیازمند نوعی از خود گذشتگی است که مورد استقبال مربیان انسانی است .
از خود گذشتگی جانی برای دیگران نیز در همه ملل و تمدنها قبول گردیده و افرادی را که مبادرت به از خود گذشتگی میکنند ، قهرمان میدانند .
پس خرید و فروش جزء یا کل بدن ممنوع است .
در خصوص سایر مایملک افراد نیز شرایط مشابه برقرار است . در حقیقت مالک اصلی خداوند است و آن مالکیت به امانت برای مدتی محدود به انسان به نوعی واگذار گردیده است .
افراد حق نابودی دارایی های خود را نیز ندارند ، مگر آنکه چیز بهتری در آن ایجاد کنند. مثل کندن علف هرز برای کشت خوراک انسانی و امثال آن .
ملاحظه میگردد مالکیت انسان امری نسبی است و بر اساس آن میتوان برای انواع مالکیتها قوانین جاری را اصلاح نمود.
استفاده از دوچرخه پرنده عملی تر از خودرو پرنده است
چگونه به نزدیکی خورشید برویم ؟
با کمک ستاره های دنباله دار
ستاره های دنباله دار اجرام نسبتا کوچکی هستند که به سمت خورشید میروند و آنرا دور زده و از خورشید دور میشوند.
بعضی از آنها خیلی به خورشید نزدیک شده یا در آن سقوط میکنند.
.این ستارگان وقتی به خورشید نزدیک میشوند ، بدلیل گرمای زیاد خورشید ، مقادیر زیادی از جرم خود را بصورت بخار از دست میدهند . بدین ترتیب اندازه آنها در هر گردش کاهش میابد .
ما نیز میتوانیم یک سفینه را روی سطح این ستارگان دنباله دار قرار دهیم تا به خورشید نزدیک شوند.
همچنین میتوانیم یک حفره در داخل این ستارگان بوجود آوریم و سفینه خود را در دل ستاره دنباله دار ، محفوظ از گرمای وحشتناک خورشید قرار دهیم .
همچنین میتوانیم با کمک موتورهایی که از خورشید نیرو میگیرند ، بخشی از مواد حفاری شده ستارگان دنباله دار را به خارج پرتاب کرده و با این کار جهت حرکت ستارگان دنباله دار را طوری عوض کنیم که به خورشید نزدیک تر یا دورتر گردیم .