اگر شخصی در سازمانی مدیریت افراد ضعیف تر از خود را انجام دهد . به شروط زیادی کارش پیش میرود و میتواند موفق باشد . اما مدیریت افراد دارای دانش و تخصص بیشتر مشکلات خاص خود را دارد . بخصوص مدیریت نوابغ بالاتر از خود با چالش جدی روبرو است .
فعالیت آنها نیز با افراد ضعیف تر از خود چالش جالبی است . آنها هم با مشکلات زیادی برای توجیه کارهای درست خود مواجه هستند .
روش درست اداره آنها این است که مدیریت نتیجه گرا داشت . کارها را ارجاع نمود و نتیجه را دریافت کرد . میتوان از سیکل کار سوال کرد ، اما سرعت و روشهای نوابغ معمولا با روشها و سرعت کارکرد افراد عادی فرق دارد . همچنین وقتی کار مربوطه به نحوی است که نوابغ تخصص بیشتری روی آن دارند .
نمونه این موارد ، فعالیتهایی است که نظامیان آنرا خریداری میکنند. معمولا ژنرالها با تخصص کم یا بدون تخصص در مورد تجهیزات و مواردی که در آن تخصص ندارند ، تصمیم گیر هستند . و این کارها را به افراد متخصص میسپارند . یک گردونه بالا بردن قیمت توسط متخصصان در این فرآیند اتفاق می افتد. حتی با وجود رقابت نیز هماهنگی پشت پرده رقیبان در طی زمان میتواند شکل گیرد . قوانین بازیها در این موارد وجود دارد و در طی زمان شکل میگیرد . حتی این هماهنگی ها وابسته به شرکتها نیست و با فرض هر شرکت فقط یک قرارداد نیز امکان هماهنگی پشت پرده شرکتها توسط واسطه ها وجود خواهد داشت .
چالش مدیریت افراد بزرگتر همیشه مطرح بوده و عامل پیش افتادن شرکتها و سازمانها ( و کشورها ) میتواند همین مدیریت نوابغ کشور باشد .
ایجاد گردونه های متعدد فعالیت های نوابغ ( افراد نخبه اجتماع ) میتواند موتور محرک کشورها باشد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر