مجری : آیا شما به دموکراسی اعتقاد دارید و استفاده از آنرا مجاز میدانید ؟
شخص : بلی همانقدر که شما اعتقاد دارید و از استفاده از آنرا مجاز میدانید .
مجری : ممکن است توضیح دهید ؟
شخص : بلی . اگر شما به همراه افراد حاضر در استودیو بخواهید همبرگر بخورید و محدودیت انتخاب یک نوع همبرگر را داشته باشیم ، طبیعی است که رای گیری از بین انواع همبرگر ( دموکراسی ) را اجرا خواهیم کرد و یک نوع را که اکثریت انتخاب کرده باشند قبول می کنیم . این درست است ؟
مجری : بلی
شخص : حالا اگر شما مشکل قلبی داشته باشید ، آیا باز شما برای درمان از میان افراد حاضر در استودیو رای گیری خواهید کرد ؟ اگر شما در شهر یا روستایی ساکن باشید چه ؟ از همه اهالی شهر یا روستا رای گیری خواهید کرد که برای درمان قلب شما چه اقدامی باید انجام گیرد ؟
مسلما خیر
شما با یک متخصص ( پزشک متخصص قلب ) یا گروهی از پزشکان قلب مشاوره میکنید و در نهایت این خود شما هستید که بر اساس مشاوره ها ( و نه لزوما نظر اکثریت پزشکان ) تصمیم به روش درمان خواهید گرفت .
در خصوص مشکل قلبی بدترین حالت ممکنه خطر برای جان یک نفر است . اما در خصوص مسائل اجتماعی که جان گروه بزرگی از افراد در خطر است نیز وضعیت مشابهی برقرار است .
مشکل استفاده از این روش در جامعه کم نیست . برای همین متخصصین به یک جواب بد که همان دموکراسی است گردن می نهند.
از سوی دیگر بیائید در خصوص درمان قلب از حاضرین رای گیری کنیم . هر شخصی نظر خود را میدهد . اما گروهی خواهند بود که نمیدانند چه بگویند یا مسئولیت تصمیم غلط را نمیتوانند یا نمی خواهند تحمل کنند . آنها همراه میشوند (تابع نظر اکثریت ) . آنها رای ممتنع یا سفید خواهند داد . به عبارتی رای نمیدهند . یا بهتر بگوئیم در رای گیری شرکت نمیکنند. این نیز مشکل دیگر دموکراسی است . افرادی هستند که میخواهند از دموکراسی سوء استفاده کنند . آنها به این امور آگاهند . لذا سعی میکنند افرادی که مخالف نظر آنها هستند در رای گیری شرکت نکنند و یا رای سفید بدهند . این فرآیند مکانیزمی را میطلبد که قابل اجرا شدن است .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر