۱۳۹۴-۱۲-۱۵

لذت شخصی و اعتیاد (در مقابل ) رساندن لذت به دیگران و لذت بینهایت


بشر به صورت غریزی بدنبال جذب منافع است . وقتی در یک جامعه این کار را مرتب انجام دهد برایش بصورت عادت خواهد شد . بعد از این که عادت شد ، آن اتفاق لذتی برایش ایجاد نمیکند . و به این ترتیب به دنبال مرحله ای بیشتر میرود .
از یک سو این تلاش به سمت " بیشتر " ما را با انواع اختراعات و ابداعات و اکتشافات روبرو میکند و از طرفی دیگر " بیشتر " راه اعتیاد به روی بشر گشوده است .
اما بشر راه دیگری برای لذت نیز یافته است . و آن " بخشش " است .
اگر شخصی هر روز یک سکه را پشت پنجره همسایه نیازمندش بگذارد ، هر روز یک لذت از این کارش میبرد که هیچوقت کهنه نمیشود . از طرفی با سکه های اولیه آن همسایه نیز لذت میبرد ، اما بعد از زمان کوتاهی این لذت از بین میرود و آن سکه ها بصورت " حق " در می آید . اگر روزی آن سکه پشت پنجره نباشد ، حق او پایمال شده است ! ناراحت میشود و ...
یک تعادلی برای این خوبی رساندن و پذیرش خوبی وجود دارد . و آن اطمینان است . کسی که کمک میکند باید " اطمینان " داشته باشد که آن خوبی به نیازمند میرسد . و نیازمند نیز " اطمینان " داشته باشد که به اندازه نیازش " کمک " خواهد رسید .
این نقطه تعادل مورد مهمی است که در اجتماع باید به آن رسید .
لذت کمک کردن "" حد " ندارد . همانطور که " خوبی " حد ندارد . " زیبائی " حد ندارد و ...

آشنا کردن مردم با این نوع لذت ، آموزشی است . فرزندان بسیاری از رفتارها و خلق و خوها را از والدین می آموزند . و افراد بالغ نیز از بزرگان کشور خود می آموزند . باید در رفتار به ایشان نشان داد که میتوان بخشنده بود . و این بخشندگی سرمایه ای است تمام نشدنی و البته لذتی بی انتها را بوجود می آورد . بر عکس تمام لذتهای جذبی که خیلی زود به عادت تبدیل میشوند .

هیچ نظری موجود نیست: