بانکهای مرکزی کشورهای اتحادیه اروپا ابزار کافی برای اثر بخشی خود را از دست داده بودند . در واقع نسبت عکس به اندازه اقتصاد خود دچار مشکل شدند .
آنها که کوچکتر بودند بیشتر و آنها که بزرگتر بودند کمتر دچار مشکل گردیدند .
از منظر قانونی کمبود قوانین برای کشورهای عضو اتحادیه مشخص است . و از منظر هر کشور , وجود بانک مرکزی مستقل به این شکل عملی اشتباه است .
محدودیت فعالیتهای بانکهای مرکزی کشورها باید خیلی بیشتر از این گردد و بخش مهمی از وظایف آنها به بانک مرکزی اتحادیه انتقال یابد .
اگر از مشکلات پیش آمده درس گرفته نشود , وقوع دوباره آن محتمل خواهد بود . باید با هر اتفاق راه بوجود آمدن آن مشکل مسدود گردد .
احتمالا سایر انواع اتحادهای اقتصادی منطقه ای نیز ممکن است مرتکب اشتباهات مشابه شوند . برای همین دقت و دوربینی در آنها باید افزایش یابد .
آنها که کوچکتر بودند بیشتر و آنها که بزرگتر بودند کمتر دچار مشکل گردیدند .
از منظر قانونی کمبود قوانین برای کشورهای عضو اتحادیه مشخص است . و از منظر هر کشور , وجود بانک مرکزی مستقل به این شکل عملی اشتباه است .
محدودیت فعالیتهای بانکهای مرکزی کشورها باید خیلی بیشتر از این گردد و بخش مهمی از وظایف آنها به بانک مرکزی اتحادیه انتقال یابد .
اگر از مشکلات پیش آمده درس گرفته نشود , وقوع دوباره آن محتمل خواهد بود . باید با هر اتفاق راه بوجود آمدن آن مشکل مسدود گردد .
احتمالا سایر انواع اتحادهای اقتصادی منطقه ای نیز ممکن است مرتکب اشتباهات مشابه شوند . برای همین دقت و دوربینی در آنها باید افزایش یابد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر